loading...
پزشکی
شیدا بازدید : 11 یکشنبه 20 تیر 1400 نظرات (0)

وقتی رابطه زوج با هم خوب نیست، بهبود رابطه زن و شوهر اغلب دشوار است. عدم مهارت برقراری ارتباط صحیح با همسر می‌تواند منجر به ایجاد احساس افسردگی، احساس نا امنی، بی اعتنایی یا عدم علاقه به گفتگو با همسر گردد. البته در این مواقع، لحن صحبت با همسر نیز تغییر می‌کند.گاهی در ارتباط با همسر، طرز صحبت از موضوع گفتگو مهم تر است. عدم مهارت برقراری ارتباط صحیح با همسر نه تنها موجب آسیب رساندن به احساسات می‌شود، بلکه موجب سوء استفاده عاطفی یا جسمی نیز می گردد.

به مشاوره خانواده نیاز دارید وقتی با همسر خود همانند هم اتاقی رفتار می کنید

وقتی رابطه زن و شوهر بیشتر شبیه به هم اتاقی شود تا یک رابطه زناشویی، نیاز به مشاوره پیش از ازدواج ضروری به نظر می‌رسد. این بدان معنا نیست اگر زوج برخی رفتارها را از خود نشان دادند، در زندگی زناشویی مشکل دارند. اگر بعد از ازدواج یکی از زوجین در روابط زناشویی احساس کمبود محبت و صمیمیت از طرف همسر خود کند، این احساس به شما القا می‌شود که با همسر خود هم اتاقی هستید تا یک زن و شوهر و به عقیده کارشناسان مشاوره خانواده نشانه خوبی در ازدواج نیست.

به مشاوره خانواده نیاز دارید وقتی نمی دانید چطور اختلاف با همسر خود را حل کنید

وقتی زن و شوهر در زندگی زناشویی تفاهم نداشته و هر دو از این اختلافات آگاه باشند، شناخت ریشه اختلاف در زندگی زناشویی فقط نیمی از ماجراست. مشاورین خانواده بارها این جمله را از مراجعین خود می‌شنوند که می‌گویند: ما علت اختلاف با همسر در زندگی خود را می‌دانیم اما نمی‌توانیم چگونه به حل مشکلات زناشویی خود پایان دهیم. این موقع بهترین زمان است تا از شخص سومی برای کمک به حل اختلافات زناشویی خود کمک بگیرید. اگر زوج در زندگی مشترک با همسر خود اختلاف دارند، یک مشاور خانواده خوب می‌تواند ازدواج شما را به درستی هدایت کند تا از تجربه یک زندگی مشترک موفق در کنار همسر خود لذت ببرید.

به مشاور خانواده نیاز دارید وقتی همسر شما رفتارهای منفی از خود نشان می‌دهد

به‌عنوان یک مشاور خانواده معتقدم، آنچه ما درون خود احساس می‌کنیم سرانجام به بیرون بروز خواهد کرد. حتی اگر برای مدتی بخواهیم این احساسات را پنهان کنیم و در خود بریزیم، بالاخره از جایی دیگر بیرون می‌ریزد. احساسات منفی مانند احساس خشم یا احساس درماندگی نسبت به همسر می‌تواند به رفتارهای مضر و گاهی آسیب‌زا دز زندگی مشترک منجر شود. گرچه گاهی اوقات در هنگام مشاوره متوجه می شویم زن با در نظر گرفتن شرایط زندگی، مثلاً به خاطر فرزندان، تصمیم به حفظ رابطه و ادامه زندگی مشترک گرفته اما به این دلیل که هنوز ریشه مشکلات زناشویی از بین نرفته، همسر مدام احساس کینه‌توزی می‌کند. این احساس کینه‌توزی سبب می‌شود زن آسیب‌های گذشته خود را با بدرفتاری نسبت به شوهر تلافی کند. یک مرکز مشاوره خوب می‌تواند به زوجین کمک کند احساسات منفی خود را تشخیص داده و راه مناسبی برای برخورد و مقابله با این احساسات پیدا کنند.

به مشاوره خانواده نیاز دارید وقتی فکر می‌کنید طلاق آخرین گزینه است

وقتی زن و شوهر باهم اختلاف دارند و یا مدام دعوا با همسر دارند،  اندکی فاصله گرفتن زوج از هم اغلب می‌تواند مفید واقع شود. بااین‌حال، وقتی این فاصله گرفتن‌ها منجر به دوری و ترک منزل همسر به صورت مداوم شود، حتماً باید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. دور از هم زندگی کردن و به خانه نیامدن معمولاً اختلافات زن و شوهر را حل نمی‌کند. در عوض، این طرز فکر را تقویت می‌کند که دور بودن از همسر مفید است و باعث تکرار بیشتر این رفتار می‌شود. وقتی‌که همسر دوباره به خانه بازمی‌گردد، مشکلات زندگی و اختلافات زناشویی قبلی هنوز وجود دارد اما به خاطر آنکه زمانی از آن موضوع گذشته اغلب توسط زوج نادیده گرفته می‌شود.

به مشاوره خانواده نیاز دارید وقتی فقط به خاطر فرزندان به زندگی با همسر خود ادامه می‌دهید

وقتی احساس می‌کنید فقط به خاطر فرزندان مجبور به ادامه زندگی مشترک با همسر خود هستید، حتما از یک مشاور خانواده خوب برای راهنمایی درخواست کمک کنید. برخلاف تصور زن و شوهر ، ادامه دادن چنین زندگی و رابطه‌ای درواقع آسیب جدی به تربیت فرزندان وارد می‌کند. بالعکس، اگر زن و شوهر قادر به حل اختلافات خود هستند و به ازدواج خود به‌عنوان یک رابطه سالم و مثبت نگاه کنند، این بهترین گزینه برای والدین و فرزندان آنها خواهد بود. به‌عنوان یک مشاور خانواده معتقدم فرزندان نباید بهانه ای برای ادامه زندگی مشترک زن و شوهر باشند. به یاد دارم وقتی با یک نوجوان که در مدرسه مشکل داشت کار می‌کردم، او رفتار مخربی نشان می‌داد و نمره‌های درسی او در کلاس روز به روز در حال کاهش بود. وقتی از او دلیل چنین کارهایی را پرسیدم، پاسخ داد: من به‌خوبی می‌دانم که والدین من یکدیگر را دوست ندارند زیرا فقط نقش خوب بودن را بازی می‌کنند ولی هرگز مانند والدین دوستانم شاد و خوشحال نیستند. فرزندان ما عموماً بسیاری شهودی و باهوش هستند. مهم نیست والدین چقدر و چگونه اختلافات زناشویی خود را در مقابل فرزندان کتمان کنند، اکثر فرزندان عدم رضایت پدر و مادر از ازدواج خود را احساس می‌کنند. در پایان لازم به یادآوری است، همه ازدواج‌ ها قابل نجات نیستند اما در مورد خانواده هایی که اختلافات زندگی مشترک آن‌ها هنوز قابل‌حل و فصل است و در طول دوره مشاوره زوج درمانی به اصول آن متعهد هستند، مشاوره خانواده می‌تواند به آن‌ها در یافتن ریشه مشکلات زندگی و بهبود رابطه با همسر کمک فراوانی کند.

شیدا بازدید : 12 شنبه 19 تیر 1400 نظرات (0)

سیستم خانواده از مهم ترین سیستم های جامعه می باشد که بر اساس ازدواج دو جنس مخالف با یکدیگر تشکیل می شود و حفظ و تداوم آن از اهمیت ویژه ای بر خوردار است . همان طور که گفته شد خانواده به عنوان واحد اجتماعی می باشد و این خانواده کانون رشد و تکامل ، التیام و شفا دهندگی و تغییر و تحول آسیب ها و عوارض است که هم بستری برای شکوفایی و هم فرو پاشی در روابط اعضایش می باشد . اهمیت خانواده سالم در این جا است که با توجه به توانمندی هایشان در مورد مسائل مشترک تصمیم بگیرند. مشاور خانواده در مرکز روانشناسی مشاوره خانواده معمولا مشکلات افراد را در بطن محیط ، خصوصا در محیط خانواده مورد بررسی قرار می دهد و گاهی اوقات در مشاوره خانواده افراد به صورت گروهی تحت درمان قرار می گیرند زیرا که بهبود روابط بین فردی در خانواده بسیار با اهمیت است. چه موقع باید از مشاوره خانواده استفاده کرد ؟

طبق نظر بهترین روانشناس خانواده ، برخی از مشکلات به قدری با خانواده پیوند می خورد که نیازمند درمان از طریق مشاوره خانواده و خانواده درمانی می باشد زیرا که ممکن است این مشکلات به خاطر ساختار خانواده ای که فرد در آن زندگی می کند و بزرگ شده است ، باشد . در مواردی وقوع اتفاقاتی که ممکن است تمام اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار دهد مانند مرگ یکی از عزیزان نیز می تواند  مفید باشد .طبق نظر مشاور خانوادگی  به وجود آمدن تنش ها و بحث ها در هر خانواده ای طبیعی می باشد و به عبارتی هر فردی با اختلافات خانوادگی مواجه می شود . این اختلافات ممکن است بین زوجین یا ارتباط والدین و فرزندان باشد . وجود اختلافات خانوادگی نیازمند آشنایی با مهارت هایی برای از بین بردن تنش های موجود می باشد . مشاوره خانواده بسیار گسترده است و  این شیوه درمانی را می توان در شاخه های مختلف که مربوط به روانشناسی خانواده باشد استفاده کرد . 

مرکز مشاوره روانشناسی خانواده انتخاب نو و در حالت کلی مشاوره خانواده به شیوه های متفاوتی می تواند در بهبود روابط میان خانواده نقش داشته باشد که در زیر به معرفی آن ها می پردازیم .

مشاوره ازدواج :

مشاوره پیش از ازدواج برای کسانی که می خواهند زندگی مشترک زناشویی را شروع کنند بسیار مناسب است زیرا که به زوجین کمک می کند تا با معیار های انتخاب همسر ،  و میزان همسان بودن با یکدیگر و راه های داشتن ازدواج موفق و اصول و مهارت های ارتباطی و بسیاری از موارد دیگر  آشنا شوند  از آن جایی که بر قراری رابطه صمیمانه می تواند یکی از مهم ترین منابع لذت برای فرد باشد و در عین حال هم چنین می تواند منشا ناراحتی وی باشد . عشق با امید های رویایی زیادی شروع می شود و اما این امید ها با واقعیت هایی که در مسیر روابط عاشقانه هستند مواجه می شود و به مرور ممکن است این نیاز ها برآورده نشده و عصبانیت ، شکافی را بین آن ها ایجاد کند . از این رو مشاوره ازدواج برای افراد در دوران قبل ازدواج یا نامزدی و یا حتی اگر ازدواج کرده اند بسیار مناسب است زیرا که برای داشتن رابطه ی پایدار یادگیری مهارت های ارتباطی  از سوی بهترین روانشناس ازدواج الزامی می باشد. برای آشنایی بیشتر با مشاوره ازدواج می توانید به صفحه مورد نظر رجوع کنید.

زوج درمانی:

 ازدواج های موفق ازدواج هایی هستند که در آن زوج ها علی رغم نقص هایشان با هم رشد می کنند . با وجود تفاوت ها و کاستی ها غم خوار هم هستند و توانمندی های خود را برای تحکیم نقطه های قوت و کاهش ضعف های ارتباطی بسط می دهند . اگر قصد این را دارید که رابطه زناشویی خود را حفظ و یا بازسازی کنید یادگیری مهارت های زناشویی مهم است زیرا که در آن مهارت هایی از قبیل گوش دادن ، ارتباط شفاف ، مذاکره کردن ، مدیریت عصبانیت و ... آشنا شده و برای داشتن رابطه سالم به کار ببرید .

سکس تراپی :

درمان مشکلات جنسی با منشا روانشناختی که می تواند به روابط زوجین تاثیر بگذارد و روابط زناشویی آن هارا تخریب کند و  خانواده را با مشکلاتی مواجه سازد به همین دلیل درمان آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و برای کشب اطلاعات بیشتر می توانید به صفحه مرکز سکس تراپی انتخاب نو مراجعه کنید.

خانواده درمانی :

خانواده درمانی در سلامت و عملکرد خانواده نقش بزرگی را ایفا می کند و می تواند کمک بزرگی در دوران سخت یا وجود مشکلات رفتاری و روانی در فردی از خانواده و حتی حل مشاجرات خانوادگی کمک کند .

روانشناسی کودک و مشاوره نوجوان و تربیت فرزند :

رفتار پدر و مادر ها با هم در جریان پدر و مادری کردن ، تاثیر چشم گیری بر بچه ها می گذارد . بچه ها با دیدن رابطه پدر و مادر ، راه و رسم کنار آمدن با هم را می فهمند . طرز تعامل بچه ها با والدین ، با خواهر و برادر و همسالان عمدتا محصول رفتار و روابط پدر و مادرشان است نه حرف های آن ها به همین دلیل است که والدین نقش اساسی را در آینده فرزندان خود ایفا می کنند و همچنین طبق نظر روانشناسان خانواده وجود  فرزندان به هر شکلی بر رابطه زوجین نیز تاثیر می گذارد بر اساس روانشناسی خانواده خانه امن بهترین هدیه ای است که والدین می توانند به بچه ها بدهند و زمانی حاصل می شود که والدین برای هم وقت بگذارند  تا هم ازدواج و رابطه زناشویی تحکیم شود و هم  تاثیرات مثبتی به فرزندان خود بگذارند . طبق نظر بهترین روانشناس خانواده کمک کردن به فرزندان در جهت احترام به حریم خصوصی والدین مهم می باشد و فرزندان باید این را قبول کنند که پدر و مادرشان  باید فرصتی برای با هم بودن داشته باشند . به طور کلییادگیری روش های صحیح تربیت کودکان و تشخیص و درمان مشکلات کودکان و یادگیری اصول لازم در ایجاد تعادل برای گذراندن وقت با افراد خانواده می تواند اثرات مثبتی را در خانواده به همراه داشته باشد . همچنین از آنجایی که فرزندان در دوران نوجوانی با تغییرات بسیاری رو به رو هستند و دوران حساسی به حساب می آید و رابطه بین نوجوان و والدین در این دوران نقش مهمی را ایفا میکند از این رو به دست آوردن دانش و آگاهی برای خانواده مناسب خواهد بود .

خیانت زناشویی:

خیانت زناشویی زندگی عاطفی هر فردی را به آشوب می کشاند . تغییر مداوم احساسات و پرخاشگری های مشکل ساز و به طور کلی به وجود آمدن طیف گسترده ای از احساسات منفی بعد از خیانتشامل سردرگمی ، بلاتکلیفی از آینده ، نگرانی درباره رابطه زناشویی ، اسیب های روانی و خشم و... را می توان دید . مشاور روانشناس خانواده خوب کمک می کند تا به درک چرایی این موضوع برسید و همچنین معنا بخشیدن به آن و کمک به فرد برای پشت سر گذاشتن رنجش ها و ملالت ها و حفظ ازدواج نقش دارد . از آن جایی که چنین مسائلی بر کودکان نیز تاثیر گذار است به همین دلیل کمک گرفتن از یک روانشناس عاقلانه خواهد بود تا شرایط خانواده تا حد امکان به حالت بهتری دست پیدا کند .

شیدا بازدید : 11 یکشنبه 13 تیر 1400 نظرات (0)

سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که در سراسر جهان حدود 10 الی 20 درصد از کودکان و نوجوانان دچار اختلالات روانی هستند ، نیمی از بیماری ها در کودکان از سنین 14 سالگی شروع می شوند که اگر درمان نشوند ، می توانند در بدن کودکان گسترش یابند و آنها را از پیشرفت باز می دارد.

اختلال سلامت روانی می تواند یکی از وحشتناک ترین مشکلات در این سنین باشد که به دلیل آن زندگی(در هر سنی) سخت می شود. با این حال ، به این دلیل که کودکان از آگاهی کمتری نسبت به اطرافشان برخوردارند و همچنین بدن آنها توانایی مقابله با این بیماری را شاید نداشته باشد.سازمان بهداشت جهانی (The World Health Organization) ، تخمین زده است که 2 تا 10 هزار کودک از یک اختلال روانی رنج می برند که در هر مرکز کنترل بیماری و پیشگیری از آنها (Disease Control and Prevention) ، پنج کودک بیمار (دچار اختلالات روانی) در سنین 3 تا 17 سال هستند که با اطلاعات زیر می توانید به کاملا متوجه شوید.

کمبود توجه / اختلال بیش فعالی :6.8%

اختلال رفتاری یا شخصیتی :3.5 %

اضطراب :3%

افسردگی :2.1 %

اوتیسم و اختلال طیف اوتیسم :1.1 %

خودکشی می تواند نتیجه این اختلالات روحی و سایر عوامل باشد به همین دلیل حتما باید با یک روانشناس کودک در میان بزاریم ترتیب خودکشی دومین علت مرگ در نوجوانان است. در میان جوانانی از این مشکلات رنج می برند ، علائمی وجود دارند که در این مقاله از نمناک ما این علائم را به شما آشنا خواهیم کرد.همانند بزرگسالان ، کودکان نیز به شدت تحت تاثیر قرار می گیرند. در اغلب موارد ، خشمگینی کودکان می تواند در مدرسه و یا زمان هایی که تحت فشار قرار می گیرند از خود بروز می دهند.

کودکان مبتلا به اختلالات روانی اغلب بهانه هایی برای نرفتن به مدرسه یا درس نخواندن می گیرند . همچنین آنها به دلیل سردرد ، دل درد و یا سایر مشکلات بدن ممکن است خشمگین و عصبی شوند.

کودکانی که از اختلالات روانی رنج می برند ، ممکن است دوستانشان یا هم کلاسی های شان را مورد آزار و اذیت قرار دهند و بنابراین باید مراقب این موضوع باشید و همین موضوع (قلدری) نشان دهنده مشکل اختلال روانی در کودکان می باشد. در این دوران کودکان دچار اختلالات روانی ممکن است نسبتا دوران خوبی را نخواهند داشت و اگر این حالت را در کودکان مشاهده نمودید ، می تواند نگران کننده باشد.

در این قسمت یک داستان مختصر از یک کودک مبتلا به اختلالات روانی را به شما می گوییم.

"Ella یک دختر مضطرب بود. هر روز صبح پس از بیدار شدن نگران این بود که نتواند به موقع به ایستگاه اتوبوس برسد حتی اگر یکبار هم دیر به ایستگاه در طول سال نرسیده باشد.

و هر روز بعد از ظهر ، از دیر رسیدن به سلف و یا دیر رسیدن به کلاس علوم مضطرب می شود و.... در سازمان بهداشت روانی همچنین بیان شد که از هر 5 کودک مبتلا به اختلالات روانی ، یک کودک افسرده می باشد که حدودا 8 درصد از 100 % کودکان مبتلا به اختلالات روانی ، افسرده نیز هستند.

Dr. Charles Raison ، استاد روانپزشک دانشگاه پزشکی آریزونا، مشاوره ساده و مستقیم خود را ارائه داد و گفت :"من فکر می کنم که تو باید شروع به نگرانی کنی...البته هر زمانیکه به شدت تغییر می کنی "

همچنین Dr. Charles Raison اضافه نمود که اگر اگر افسردگی فرزندتان بیش از دو تا 3 هفته به طول انجامید باید فورا به پزشک متخصص مراجعه کنید تا از این بیماری جلوگیری کنید و گسترش نیابد. همچنین مطابق الگوی خواب می توانید از این مشکل در فرزندتان آگاه شوید.

شیدا بازدید : 13 پنجشنبه 10 تیر 1400 نظرات (0)

در واقع بسیاری از مواردی که ما فکر می‌کنیم نشانه‌های شکست در ازدواج هستند فقط مشکلاتی هستند که ما روش مقابله با آن‌ها را بلد نیستیم. میزان مکالمات شما در روز و تعداد دفعات نزدیکی در هفته می‌تواند بگوید رابطه‌ی شما در حالت عادی است یا باید نگران آن باشید.

بر اساس آخرین تحقیقات در آمریکا، بیش از ۵۰ درصد مشاوره طلاق ‌ها حول علت‌های زیر صورت می‌گیرند. چیزی که ما نیاز داریم درباره‌ی ازدواج بدانیم این است که زندگی زناشویی همیشه به خوشحالی، خاطرات خوب و شام رمانتیک در رستوران ختم نمی‌شود. در واقع ما باید بپذیریم که گاهی اوقات شکست می‌خوریم و نیاز داریم که از نو بلند شویم و برای ادامه‌ زندگی مشترک تلاش کنیم.عقب کشیدن در دعوا‌ها

گاهی اوقات برای اینکه مشاجرات ما بیش از اندازه طول نکشد عقب می‌کشیم؛ اما در واقع داریم احتمال «بی اهمیت بودن» را در ذهن طرف مقابل بالا می‌بریم. در مشاجرات خود سعی کنید با آرامش به دنبال حل موضوع باشید، اگر صلاح بر سکوت کردن است همین کار را کنید. بعد از خوردن میوه یا شام موضوع را ریشه‌ای، با محبت و آرامش حل کنید. به هیچ وجه پای نفر سومی را به مشاجرات خود باز نکنید مگر مشاوران خانواده یا روانشناسان.

 از جزئیات به یکدیگر بگویید

بهتر است به جای اینکه همه چیز را بگذارید برای وقتی که یکدیگر را در خانه دیدید، وسط روز هم سراغی از هم بگیرید. عشق، رابطه‌ای زنده است که نیاز به تغذیه دارد. در آخر شب با همسر خود خلوت کنید و از تصمیم‌ها و کارهایتان در طول روز بگویید و مشتاق شنیدن جزئیات طول روز همسرتان باشید. در واقع این کار، فاصله‌ی صبح تا شبی را که کنار همسرتان نیستید تا حدی جبران می‌کند.فکر نکنید که همسر شما مرتکب اشتباه نمی‌شود یا باید ناخودآگاه کار‌هایی که شما دوست دارید را انجام دهد. در واقع اگر از رفتاری در همسرتان ناراحت هستید باید آن را به شیوه‌ای درست به او بگویید وگرنه نه تنها درست نمی‌شود؛ بلکه کار را خراب می‌کنید. در واقع احساس لج در هر انسانی به مقادیر کم یا زیاد وجود دارد. پس آن را خسیسه‌ای ناپسند که نباید وجود داشته باشد تصور نکنید. نوع بیان و موقعیتی که ناراحتی خود را به همسرتان می‌گویید، خیلی مهم است.

الف) اگر زن هستید، برای برطرف کردن این موضوع می‌توانید با یک غذای مورد علاقه، با ابراز محبت، بیانی نرم و صحبت کردن با تُن صدای پایین (تن صدای بالا اغلب مردان را عصبی می‌کند و فهم کلمات را برای آنان سخت می‌سازد) ناراحتی خود را عنوان کنید.

ب) اگر مرد هستید برای همسر خود گل مورد علاقه او (حتی یک شاخه)، شامی در رستوران و کلامی محبت‌آمیز را تدارک بینید. ابتدا علاقه‌ی خود را به او نشان دهید و سپس ناراحتی خود را بگویید.اگر از تنها بودن بترسید مشکلاتی را حل نمی‌کنید، چون نمی‌خواهید شریک زندگی‌تان به هیچ عنوان، شما را ترک کند و در واقع نمی‌خواهید قبول کنید که مشکلی وجود دارد؛ بنابراین در آن لحظه که باید برای حل آن اقدام کنید عقب می‌کشید و تنها جوری وانمود می‌کنید که موضوع حل شده است. اما عمیقا به حل موضوع فکر نمی‌کنیم تنها به تمام شدن شرایط خطری که احساس می‌کنیم فکر می‌کنیم.در ابتدای رابطه ما بیشتر از کلمات و بیان لفظی استفاده می‌کنیم تا علاقه و دلبستگی ایجاد شود. چرا فکر می‌کنیم وقتی این اتفاق افتاد دیگر نیازی به بیان احساسات و کلمات محبت‌آمیز نداریم؟ از ابراز احساسات به واسطه‌ی زبان بدن بپرهیزید. زیرا که مغز شما اینطور درک می‌کند که حسی را بیان کرده و منتظر پاسخ است. غافل از آنکه همسر شما متوجه آن طرز بیان نشده و نمی‌داند به چه چیزی باید پاسخ دهد. انتظار ما را عصبی و پرخاشگر می‌کند و همه‌ی برداشت‌هایمان حق به جانب خود می‌شود.

شیدا بازدید : 7 چهارشنبه 09 تیر 1400 نظرات (0)

رازهایی از زنان که مردان باید آن را بدانند ؛ هشت دلیـل برای خـوشحالی بیشتـر خانـم ها (جملاتی جالب که دل خانم ها را آب می کند) ؛ راههای بهتر شدن رفتار مردان و بهبود زندگی زناشویی (از نظر خانم ها مردِ جذاب تر و ایده آل تری شوید) ؛ ترفند زیرکانه برای عاشق کردن همسر و این کلمات را هرگز به یک زن نگویید را برای تکمیل مطالبی که بخاطر بهبود روابط زناشویی منتشر می کنم ، برگزیده ام و امیدوارم توجه و عمل به آنها در کاهش تنشهای زندگی مخاطبان عزیز مؤثر باشد.... در بعضی از زندگی ها به این نکته ها توجه نمیکنن و باعث مراجعه به مشاوره طلاق صلح درون میشود و این مورد خیلی خطرناک است.

رازهایی از زنان که مردان باید آن را بدانند(اینجا)

-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی شمار شوهرش، عشق می‌ورزد.

یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب می‌شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.

-زمانی که مرد به زنش چند شاخه گل تقدیم می‌کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می‌دارد ، به آن زن اجازه می‌دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر بفرد است.

-وقتی زنی عاشق می‌شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می‌رسد.

-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می‌بخشاید.

-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.

-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.

-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می‌کنند و بعد به کیمیای جسم پی می‌برند.

-لحظاتی که مرد ، دستهای زنش را در دست می‌گیرد و او را لمس می‌کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می‌ورزد.

-هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است.

-هنگامی‌که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد.

-یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی‌کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی‌مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می‌آورند.

-یک زن هنگامی‌سکوت می‌کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مردش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید.

-وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می‌سپارد و از ارائه راه حل می‌پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می‌کند.

-مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می‌دهند.دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می‌باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد.

-هنگامی‌که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می‌گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می‌کند.

-به جرأت می‌توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن علیه یک زن به او آسیب نمی‌رساند.

-زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی‌که عشق در قلبش به ظهور می‌نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می‌رسد.

-هنگامی‌که موج احساسات یک زن به اوج می‌رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی‌بیند.

-مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می‌کند.

-این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی‌گیرد.

-وقتی زنی از موضوعی می‌رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند.

-دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست.

-ماهیت یک زن ، درخواست تأیید امور است.

-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادهای یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می‌کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی‌دهد.ولی در این زمان احساس می‌کند که مرد به او احترام نمی‌گذارد

-بسیاری از زنان به این علت که نمی‌خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می‌کنند.

-حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است.

-یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

-امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می‌ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی‌کنند ، رنج می‌کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می‌گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند.

-یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند.

-یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد.

شیدا بازدید : 15 دوشنبه 07 تیر 1400 نظرات (0)

همانطور که می دانید مهم ترین تصمیمی که هر کس در طول زندگی اش می گیرد، انتخاب همسر برای ازدواج و تشکیل زندگی است. اگر شما همدم خوبی را برای خود انتخاب نکنید دچار مشکلات بزرگی می شوید که تمام زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد. اما قبل از این که به ازدواج کردن فکر کنید باید بتوانید به سوال چرا باید ازدواج کنیم پاسخ دهید. یعنی این که باید اهداف اصلی ازدواج را برای خودتان تعیین کنید تا بتوانید زندگی موفقی را تشکیل دهید. اگر شما هم جواب مشخصی برای سوال طرح شده ندارید به شما پیشنهاد می کنم در ادامه مقاله با ما همراه باشید تا ببینید هدف شما از ازدواج چیست؟

هدف ازدواج از دیدگاه روانشناسان

زندگی هر شخصی به برهه های زمانی مختلفی تقسیم می شود و با توجه به شرایطی که دارد نیازهای متفاوتی نیز دارد. وقتی که شما کوچک تر هستید نیاز به تحصیل و آموزش دارید. کمی که بزرگ تر می شوید نیاز به حضور در جامعه و کسب تجربه را دارید. به همین ترتیب زمانی فرا می رسد که حس می کنید باید تشکیل یک خانواده را شروع کنید و آمادگی دارید زندگی خودتان را وارد مرحله ای جدید بکنید. اگر چنین تغییری در طرز فکر و نیازهای خود احساس کردید باید بگویم که وقت آن رسیده که به مشاوره ازدواج فکر کنید.در جواب سوال هدف از ازدواج: معمولا در این شرایط به یکی از موارد زیر فکر می کنید و کمبود آن ها را در زندگی خود احساس می کنید:

  1. نیاز به همدم

اگر از من بپرسید هدف عمده و مهم زندگی مشترک چیست قطعا خواهم گفت داشتن همدم در اولویت است. یک فضای دلنشین و راحت که بتوانید در آن آرامش را تجربه کنید و حرف هایی که نمی توانید به هیچکس بگویید را با کسی به اشتراک بگذارید. این فضا فقط توسط ازدواج به دست می آید. اگر نیاز به کسی دارید برای تفریح و یا اینکه کسی که کارهای خانه را انجام بدهد می توانید یک دوست پیدا کنید و یا یک مستخدم را استخدام کنید ولی مطمئن باشید که هیچ وقت کار یک همسر را برای شما انجام نخواهد داد. لطفا برای خواندن مطلب معیارهای ازدواج از دیدگاه دکتر فرهنگ هلاکویی کلیک کنید.انسان ها نه تنها نیاز دارند که مورد عشق و محبت قرار بگیرند بلکه نیاز دارند که به کسی عشق بورزند و به او محبت کنند. چنین حسی عالی ترین نیاز بشر است. وقتی که شما حس کردید که آماده هستید به کسی محبت کنید و از او مراقبت کنید لازم است که به نوعی به این نیاز پاسخ دهید. ازدواج بهترین راه پاسخ دادن به نیاز عشق ورزیدن و مورد عشق واقغ شدن است. وقتی که ازدواج کنید همسرتان همیشه در کنار شما خواهد بود و می توانید بهترین لحظات عاشقانه را تجربه کنید. پیشنهد میکنم مقاله ازدواج عاشقانه یا عاقلانهازدواج عاشقانه یا عاقلانه!عقل بهتره یا عشق؟ - مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

در واقع ازدواج عاشقانه برای شروع زندگی مشترک لازم است اما کافی نمیباشد . طبیعی است که عشق در مدت زمان کوتاهی به وجود نمی آید و عشقی که در یک نگاه باشد شیفتگی و سراب است.

 را مطالعه کنید.

یکی از مهم ترین اهداف ازدواج از نظر روانشناسی داشتن حامی در زندگی است. مطمئنا شما در زندگی خود اهداف و رویاهایی دارید که می خواهید به آن ها برسید. ولی گاهی اوقات دستیابی به این اهداف بسیار سخت است به طوری که احساس می کنید تنهایی از پس آن بر نخواهید آمد. یکی از اهداف زندگی مشترک داشتن حامی ای است که همه جوره به شما اطمینان دهد تا بتوانید در راه اهدافتان قدم بردارید. نه تنها داشتن حامی می تواند جزو اهداف باشد بلکه حمایت کردن از فردی دیگر نیز می تواند یکی از اهداف ازدواج موفق باشد. شما تا وقتی که ازدواج نکنید هیچ تصوری از حس خوب حمایت کردن فردی که مهم ترین شخص زندگی اتان است نخواهید داشت.اگر بخواهیم به دنبال بهترین جواب برای هدف از ازدواج بگردیم تنها به یک کلمه خواهیم رسید و آن رشد است. رشد در هر زمینه ای مهم ترین هدف ازدواج است. شما می توانید با همسرتان در مورد مسائل مختلف همانند مالی، اخلاقی، اجتماعی و … صحبت کنید و تجربه کسب کنید. اگر بخواهید در کارتان و یا به طور کل در زندگی پیشرفت کنید مطمئن باشید بهترین کسی که می تواند به شما کمک کند یک همسر خوب9 ویژگی همسر خوب برای ازدواج - مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

مهمترین ویژگی همسر خوب از دید افراد می تواند متفاوت باشد . نوع فرهنگ  ، نوع نگرش به زندگی  و محیطی که فرد در آن بزرگ شده  مهمترین خصوصیات همسر خوب را برای فرد مشخص میکند .

 است.

شیدا بازدید : 9 شنبه 05 تیر 1400 نظرات (0)

مشکلات رفتاری کودکان، معمولا تا زمانی که کودک رفتاری خارج از محدوده سنی خودش نشان ندهد برای والدین قابل تشخیص نیست. البته رفتارهایی مثل شیطنت یا بازیگوشی، نافرمانی و غیره برای کودکان رفتاری طبیعی محسوب می شود اما اگر این رفتارها بیش از حد تکرار شده یا شدت آن ها به شکل آزاردهنده ای زیاد باشد، از مشکلات رفتاری کودکان محسوب شده و بایستی به دنبال روش های درمان برای آن باشید. اختلالات رفتاری در کودکان انواع مختلفی دارد که از شایع ترین آن ها می توان به لجبازی، اختلال سلوک، ترس، دزدی، بیش فعالی، اوتیسم و انواع فوبیا ها اشاره کرد که در این مقاله به شرح هریک از این مشکلات رفتاری و روش های درمان آن ها می پردازیم.مشکلات رفتاری کودکان، انواع مختلفی دارد که هریک از آن ها نشانه ها و دلایل خودشان را دارند. در این بخش برخی از مشکلات رفتاری کودکان را بررسی می کنیم و به توضیح آن ها و روش های درمان اختلالات رفتاری می پردازیم که حتما باید پیش یک روانشناس کودک برن تا مشکلاتشون حل شود.

اختلال لجبازی

کودک دارای اختلال رفتاری لجبازی، به شکلی خصمانه و حتی انتقام جویانه سعی در مخالفت و نافرمانی با والدین و اطرافیان دارد و با این رفتار سعی در نشان دادن قدرت دارد. البته لجبازی کودک برخلاف اختلال سلوک، باعث نقض قانون یا حقوق دیگران نمی شود. از نشانه های تشخیص اختلال لجبازی در کودکان می توان به جر و بحث زیاد با بزرگسالان، بی توجهی به دستورات، رفتارهای کینه توزانه، خشم و پرخاش و سرزنش دیگران اشاره کرد.2

اختلال سلوک

اختلال سلوک، از دسته اختلالات پرخاشگری در کودکان است که به نسبت اختلال لجبازی و نافرمانی، بسیار شدیدتر بوده و پیامد های سنگین تری برای شخص یا خانواده او دارد. کودک دارای اختلال سلوک نسبت به قوانین موجود بی اعتنا است و کارهایی را انجام می دهد که از نظر هنجارهای اجتماعی برای سن او نامناسب است. دعوا و درگیری داخل و خارج از خانه، دزدی، رفتارهای جنسی از سنین پایین، دروغ گویی، بزهکاری و غیره از جمله رفتارهای هنجارشکن کودکان مبتلا به اختلال سلوک است.

اختلال بیش فعالی و نقص توجه

اختلال بیش فعالی، از رایج ترین اختلالات رفتاری در کودکان است که عموما در دوران دبستان تشخیص داده می شود. کودک دارای اختلال بیش فعالی، بی قرار است و فراخنای توجه بسیار پایینی دارد که باعث می شود نتواند به درستی در کلاس درس متمرکز شده و یا تکالیف خود را انجام دهد. بیشتر کودکان بیش فعال حتی نمی توانند به یاد بیاورند که باید چه کاری انجام دهند. برخلاف تصور، کودکان بیش فعال لزوما باهوش تر از دیگران نیستند و بازه هوشی آن ها از عقب مانده ذهنی تا تیزهوش متفاوت است.

اختلال تیك

تیک، یک حرکت یا صدایی است که فرد به صورت ناگهانی، نمودکننده، غیرموزون و کلیشه ای انجام می دهد. کسانی که تیک دارند معمولا نمی توانند درمقابل انجام آن مقاومت کنند هرچند بتوانند کمی زمان آن را به تاخیر بیندازند. تیک عصبی، در شرایطی که فشار روانی زیادی روی شخص باشد بیشتر اتفاق می افتد. تیک های حرکتی و صوتی دو نوع هستند. تیک ساده و تیک مرکب.

تیک های حرکتی ساده مثل پلک زدن، حرکت گردن، بالا انداختن شانه ها و درآوردن شکلک است. تیک های صوتی ساده هم مثل سرفه کردن، خرخر کردن گلو، بالاکشیدن بینی یا فین کردن است. تیک حرکتی مرکب، ترکیبی از رفتارها است که می تواند شامل حرکات بیانگر چهره ای، پریدن، لمس کردن و پاکوبیدن باشد. تیک های مرکب صوتی می تواند مثل تکرار کلمات یا عبارات، هرزه گویی، مکرر گویی و یا پژواک گویی باشد.

البته جای نگرانی زیادی وجود ندارد زیرا اکثر انواع اختلال تیک در کودکان گذرا بوده و با درمان دارویی و گذر زمان برطرف خواهد شد.

اختلال اوتیسم

اوتیسم نوعی از اختلالات رفتاری در کودکان است که خصوصا در سالهای اخیر بسیار شیوع پیدا کرده و نگرانی های زیادی را برای خانواده ها به وجود آورده است. تعریف اوتیسم بسیار وسیع و گسترده است اما به طور کلی، افرادی را می توان دارای اختلال اوتیسم تشخیص داد که انزوای اجتماعی داشته باشند، عقب ماندگی ذهنی و نقایص زبانی داشته باشند و رفتارهای کلیشه ای از خود نشان دهند. کودکان مبتلا به اوتیسم از تماس های اجتماعی کناره گیری می کنند. البته اختلال اوتیسم طبقه های مختلفی دارد و راه های درمان متعدد آن در این مطلب از کلینیک روانشناسی ذهن آرا بررسی شده است.

انواع فوبیاها

ویژگی اصلی فوبیا در کودکان، وجود یک ترس دائمی و آشکار از اشیا و یا شرایط خاصی است. در فوبیا، کودک به خاطر پیش بینی از آسیب دیدن در موقعیت خاصی یا از شی خاصی دچار استرس و اضطراب می شود و این موضوع را با گریه، بی قراری، سفت کردن اعضای بدن یا محکم چسبیدن به اطرافیان نشان می دهد. البته اگر ترس کودک از چیزی یا موقعیتی به حدی نباشد که در زندگی او اختلال ایجاد کند نمی توان این ترس را جزو انواع فوبیا دسته بندی کرد.

اختلال آتش‌افروزی

اختلال آتش افروزی در کودکان کمتر دیده می شود اما وجود این اختلال رفتاری می تواند والدین را دچار عذاب شدید کند. کودک مبتلا به این مشکل رفتاری، به عمد اقدام به درست کردن آتش می کند و با این روش، برانگیختگی عاطفی یا خشم خود را تخلیه می کند و به احساس لذت یا تسکین می رسد.

کودک مبتلا به اختلال آتش افروزی، فقط به قصد تسکین و لذت این کار را انجام می دهد و هیچ انتقام جویی یا مقاصد مالی ای از این کار ندارد.

عادت کودک به دزدی

کودک مبتلا به اختلال دزدی، عادت به دزدیدن چیزهایی دارد که حتی ممکن است برای او کاربردی نداشته باشند و یا ارزش مالی پایینی داشته باشند. کودکان مبتلا به این مشکل رفتاری، قبل از انجام دزدی دچار تنش شدیدی هستند که پس از انجام آن این تنش به لذت و رضایت در آن ها تبدیل خواهد شد. کودکی که عادت به دزدی دارد، این کار را به خاطر نیاز مالی یا ابراز خشم یا کینه جویی انجام نمی دهد و حتی در مواردی شی دزدیده شده را نیز پس از مدت کوتاهی دور می اندازد.

شیدا بازدید : 14 جمعه 04 تیر 1400 نظرات (0)

مطب

مطب عموما جایی است که پزشک در آن به معاینه و درمان بیماران می‌پردازد. البته تسامحاً به محل فعالیت سایر شاغلین حرف پزشکی مانند روانشناس که دارای دفترکار می‌باشند نیز می‌توان مطب اطلاق کرد. واژه مطب اسم مکان از ریشه طب است و در پارسی به آن پزشکگاه هم می گویند. طبق قوانین موجود تأسیس مطب در ساختمان های مسکونی نیز مجاز است. هر پزشکی تنها پس از اخذ مجوزهای لازم مانند پروانه مطب از سازمان نظام پزشکی مجاز به تأسیس مطب است و مسئولیت اقدامات درمانی انجام شده در مطب برعهده پزشک می‌باشد . نصب تابلو، چاپ سرنسخه، تعرفه دریافتی از بیماران، اقدامات درمانی قابل انجام در مطب، فهرست ملزومات مطب و شرایط فیزیکی آن تابع قوانین موجود می‌باشد.

درمانگاه یا کلینیک

ریشه لغت کلینیک را بعضی در واژه انگلیسی (فرانسوی ( کْلی / ک ِ ) برگرفته از واژه Clinic  می دانند.

در ویکی پدیا این گونه تعریف شده است :

” ساختمان یا بخشی در بیمارستان یا مرکز بهداشتی – درمانی که به درمان بیماران یا مراقبت پزشکی از بیماران سرپایی اختصاص دارد.

معمولاً درمانگاه موسسه‌ای مستقل است که به درمان بیماران می‌پردازد ولی برخلاف بیمارستان بیماران را بستری نمی‌کند. ”

کلینیک می تواند  مراکز آموزش را نیز شامل شود، از جمله مراقبت های بیمارستانی اولیه، البته مراقبت های پزشکی ارائه شده توسط یک کلینیک ممکن است با یک بیمارستان ارتباط نداشته باشد. به طور معمول امروزه در مدیریت کلینیک ها بر خلاف گذشته از سیستم های مکانیزه و همچنین نرم افزار مدیریت درمانگاه و کلینیک تخصصی استفاده شود. هر درمانگاهی بجز مؤسس باید برای هر شیفت فعال خود دارای مسئول فنی پزشک باشد. درمانگاه می‌تواند عمومی یا تخصصی (مانند درمانگاه پوست و مو یا درمانگاه دندانپزشکی) باشد.

شرایط ساختمانی درمانگاه

ساختمان درمانگاه و تعداد اتاق ها و کلیه شرایط لازم برای تهویه ، نور ، سیستم های حرارتی و برودتی ، باید منطبق با اصول بهداشتی و فنی بوده و مورد قبول و تصویب وزارت یا دانشگاه / دانشکده مربوطه قرار گیرد.

حداقل تعداد اتاق برای تاسیس درمانگاه عمومی شامل شش اتاق و یک سالن انتظار با امکانات کافی می باشد. سطح کلی زیر بنا باید حداقل 200 متر مربع بدون در نظر گرفتن فضای لازم جهت بخش های پاراکلینیک بوده و پیش بینی های لازم برای کلیه اقدامات ایمنی از جمله اطفای حریق شده باشد.

حداقل تحت های لازم جهت تزریقات و پانسمان و سرم درمانی و تحت نظر ، 6 عدد با تفکیک فضای لازم برای خانم ها و آقایان می باشد. درمانگاه ها با توجه به جمعیت، پراکندگی بسیار خوبی دارند که البته نوع خدمت رسانی درمانگاه، ساعت کاری یا شبانه روزی بودن آن و پزشکان معالج آن در تعیین سطح کیفیت درمانگاه نقش به سزایی دارد.

کلینیک های بهداشت عمومی

برخلاف کلینیک های بیمارستانی که بیشترین رشد را در شهر داشته اند، کلینیک روانشناسی های بهداشت عمومی عمدتاً در شهرهای کوچک و روستاهای کوچک قرار دارند. در ایالات متحده اولین جنبش بزرگ در ایجاد کلینیک های بهداشت عمومی منجر به تشکیل انجمن ملی مطالعه و پیشگیری از بیماری سل در سال 1904 شد. هدف این انجمن برای مطالعه و جلوگیری از سل با ایجاد امکانات کلینیکی برای بررسی رایگان و درمان در هر شهرستان  بود. دیگر سازمان های بهداشت خصوصی در سراسر کشور، در زمینه های تخصصی پزشکی به سرعت این روش را برای بهبود کیفیت و افزایش میزان خدمات پزشکی در زمینه های خود به تصویب رساندند.

واحدهای بهداشت محلی دولتی کلینیک های مشابه را برای پیشگیری از بیماری های مؤثر و بیماری دراز مدت به کار می برند. چنین کلینیک هائی به طور کلی به یک مورد خاص پزشکی توجه دارند، معمولا یکی از موارد زیر است: سل، بیماری های منتقله از راه جنسی، مراقبت های قبل از زایمان، مراقبت از نوزاد، دندان، لوزه ها، چشم ها، کودکانی با تولد ناقص و سلامت روان. تمایل به ایجاد کلینیک های مسافرتی مانند کلینیک های دندان برای دانش آموزان وجود دارد. اغلب برای خدمات در کلینیک های بهداشت عمومی هزینه ای  دریافت نمی شود و برای درمان بسیاری از مشکلات پزشکی  هم هزینه ای دریافت نمی شود. معمولا مدیریت این کلینیک ها با نرم افزار های مدیریت کلینیک انجام می گیرد.

دی کلینیک

دی کلینیک از لحاظ امکانات و وسعت ، از درمانگاه بزرگ تر است. به عبارت دیگر دی کلینیک همان بیمارستان در ابعاد کوچک تر می باشد. در دی کلینیک ها ، عمل های سرپایی و جراحی محدود نیز صورت می پذیرد و این موضوع از لحاظ هزینه به نفع بیماران است. همان طور که در مطالب فوق ذکر شد ، فرد بیمار نمی تواند در درمانگاه بستری شود، اما در موارد اورژانسی و ضروری دی کلینیک می تواند حداکثر بیمار را به مدت ۲۴ ساعت بستری کند و برای انجام این امر، باید تخت، اتاق و لوازمات مورد نیاز را نیز داشته باشد.

همچنین وجود آمبولانس برای دی کلینیک های تخصصی که اعزام بیمار به مراکز دیگر یا بیمارستان ها دارند، الزامی است و باید محلی را به عنوان پارکینگ برای آن در نظر بگیرند. درمانگاه ها و نیز دی کلینیک ها باید ساعت کار پزشکان شاغل در آن محل را در تابلوی اعلانات، در معرض دیدن عموم و برای مراجعه کنندگان نصب نماید. از موارد حائز اهمیت، نصب تابلویی در داخل آنها و درج تعرفه های خدمات درمانی در آن است.

درمانگاه ها در صورتی که به صورت شبانه روزی فعال باشند ، عموماً در ساعات شب ، تنها بخش های تزریقات و پزشک عمومی آنها فعال است. دی کلینیک ها عموماً به صورت شبانه روزی فعالیت دارند. آنها در ساعات شب با امکانات بهتری در خدمت بیماران می باشند ، عموماً پزشکان متخصص نیز در ساعات شب در این مراکز حضور دارند.

شیدا بازدید : 12 یکشنبه 23 خرداد 1400 نظرات (0)

مهم ترین موارد و دلایل طلاق به درخواست زن

1- زن مدعی عسر و حرج باشد                           

عسر و حرج معنی مشخص و دقیقی ندارد ولی در لغت، به معنای سختی و مشقت است و در رویه قضایی به هر نوع سختی غیر قابل تحملی گفته می شود که ادامه زندگی با مرد را برای زن سخت و دشوار نماید البته به خوبی می توان درک کرد که تشخیص وقوع عسر و حرج با این نوع قانون گذاری و با این لحن قانونگذار در انحصار قاضی بوده و کاملا به سلیقه و میل شخص ایشان بستگی دارد!

2- زن مدعی کراهت و تنفر شدید از مرد باشد

کراهت و تنفر هم مانند عسر و حرج به عنوان دلیلی برای مشاوره طلاق و طلاق زوجه، واژه ای غیر قابل تحدید است. احراز کراهت و تنفر هم مانند مورد قبلی به میل و سلیقه و تشخیص قاضی سپرده شده است. در این فرض طلاق خلع محصوب می شود به این معنی که زن باید از قسمتی یا تمام مهریه خود گذشت نموده و نیز مرد نمی تواند بدون رضایت زوجه به طلاق رجوع کند.

 3- مرد بیش از شش ماه نفقه زن را نداده باشد

طلاق به دلیل عدم پرداخت ننفقه به دو روش انجام می شود یکی به استناد شروط ضمن عقد نکاح(شروط 12 گانه ای که در عقدنامه ازدواج آماده) و دیگر به استناد ماده 1129 قانون مدنی.توضیح اینکه، در صورت تحقق هر یک از شروط عقدنامه و یا هر شرط دیگری غیر از آنچه که به صورت چاپی در عقدنامه نوشته شده(ماده 1119 قانون مدنی) و احراز تحقق آن شروط توسط دادگاه خانواده، زن وکیل در طلاق خود است و می تواند به نیابت و وکالت از مرد صیغه طلاق را جاری کند و رسیدگی خانواده دراین فرض جهت احراز وقوع شرط و امکان اعمال وکالت است.در صورتیکه زن وکالت در طلاق یا حق طلاق داشته باشد با انتخاب یک وکیل دادگستری متخصص طلاق برای شوهر و یک وکیل دادگستری برای خود پروسه طلاق توافقی خود را شروع نموده و چون از طرف شوهر هم اختیار و وکالت دارد به تشخیص و میل و براساس خواست خود و با شرایطی که خود مناسب می داند طلاق را انجام میدهد.این مورد در واقع دلیل مستقلی برای طلاق نیست و ذیل دلیل عسر و حرج بررسی و طبقه بندی می شود ولی به جهت فراگیر بودن آن را به عنوان دلیل مستقل بیان کردیم.

 همانطور که در ماده 1121 به بعد قانون مدنی آماده است عیوب و امور و مسائلی که قانون گذار به آنها اشاره نموده می تواند دلیل فسخ نکاح باشد. البته فسخ ماهیتی متفاوت از طلاق دارد و احتیاج به جریان صیغه مخصوصی شبیه طلاق وجود ندارد.گاهی به دلایلی هر یک از زوجین می تواند با طرح دعوای بطلان عقد را از اول باطل و بی اعتبار نموده که طبیعتا در پی از احراز شرط بطلان بدون نیاز به جریان صیغه مخصوص و به صرف اعلام نکاح و اسناد آن باطل می شود مثل اینکه مشخص شود زن و شوهر بر هم حرام بوده اند.در صورت فقدان همه شرایط بالا اگر وکیلی خوب و باتجربه و متخصص در زمینه دعاوی خانواده و خصوصاً طلاق داشته باشید، وکیل طلاق شما خود برای شما راهی خواهد یافت و وکلای متخصص دعاوی خانواده در شرایط فقدان دلیل، روش های مخصوص خود را برای دستیابی به نتیجه طلاق دارند.در صورت تمایل و تصمیم جدی به انجام طلاق و نیز در صورت نیاز به مشاوره با وکیل و تماس با ما کلیک کنید. 

شیدا بازدید : 12 شنبه 22 خرداد 1400 نظرات (0)

دفترچه‌های ازدواج که در دفاتر ازدواج ثبت می‌شوند دارای بند‌هایی هستند که در صورت امضاء از سوی شوهر، زن این اختیار را خواهد داشت که پس از حصول این شرایط راسا در دادگاه‌های خانواده حاضر شده و تقاضای طلاق نماید.

 در بند «الف» این عقد نامه‌ها آمده است: ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای مشاوره طلاق و طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده است طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند.

 در بند «ب» آن نیز ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر می‌دهد که زن در صورت تحقق شرایطی، از ناحیه مرد وکیل است خودش شخصاً یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه کند و پس از اثبات ادعا، درخواست طلاق کند.

شروط ضمن عقد نکاح شامل 12 شرط است که به آن شروط دوازده گانه عقد نکاح می‌گویند. این شروط عبارتند از :

1- زن می‌تواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند، در صورت خودداری شوهر از دادن خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت 6 ماه.

 2- دومین شرط ذکر شده در عقدنامه که به زن اجازه طلاق می‌دهد، بدرفتاری زوج است به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند.

 3- سومین شرطی که با وجود آن زن اختیار طلاق دارد، بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد است در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.

4- شرط چهارم دیوانه بودن مرد است در زمانی که امکان فسخ وجود ندارد.

5- پنجمین شرط مندرج در عقدنامه، اشتغال مرد به کاری است که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن می‌تواند تقاضای طلاق کند.

 6- محکومیت شوهر به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر، یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی از پرداخت، منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد نیز یکی دیگر از شروط ضمن عقد نکاح است که به زن امکان مطلقه شدن را می‌دهد.

 7- ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود.

 8- هشتمین شرطی است که به استناد آن زن حق طلاق می‌یابد. چنانچه زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا اینکه 6 ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق خود را ثبت کند.

زن علاوه بر شرایط مندرج در قباله ازدواج می‌تواند حق سکونت که اختیار تعیین محل سکونت را به زن واگذار می کند، حق تحصیل و حق اشتغال یا هر شرطی که مخالف اقتضای عقد نکاح نباشد را در سند ازدواج خود با توافق شوهر درج کند.

 با تحقق یکی از شرایط دوازده گانه و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی نسبت به اجرای طلاق اقدام کند.

در مواردی هم اتفاق می‌افتد که مرد و زن بر سر داشتن حق طلاق زن بدون هیچ پیش‌شرطی رضایت دارند یا زنانی در پی دریافت این حق هستند که این مورد خارج ار این دوازده شرط در صورتی محقق می‌شود که مرد در دفاتر استاد رسمی «وکالت در طلاق» را به زن بدهد که در این صورت زن هر زمانی و فارغ از هر پیش‌شرطی می‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.

شیدا بازدید : 10 سه شنبه 21 اردیبهشت 1400 نظرات (0)

«پزشک مردم» نوشت:بیماری «آلزایمر» علائم و نشانه هایی دارد که با از دست دادن حافظه کوتاه مدت، فراموش کردن نشانی ها و نام ها آغاز می شود و کم کم تا آنجا پیش می رود که فرد حتی راه بازگشت به خانه را فراموش می کند. بیماری «آلزایمر» یکی از شایع ترین بیماری ها است نام این بیماری را بسیار شنیده ایم و اگر کمی رو راست باشیم همه ما از ابتلا خود یا اعضای خانواده مان به آن هراس داریم. در ادامه با دکتر حسینعلی ابراهیمی، متخصص بیماری های مغز و اعصاب(نورولوژی) درباره این بیماری گفتگو کردیم.

خیلی ها با بیماری «آلزایمر» آشنایی ندارند، بیماری «آلزایمر» دقیقا چیست؟

مجموعه ای از بیماری ها هستند که به تدریج عملکرد ذهن و مغز را کاهش می دهند و منجر به یک سری اختلال رفتار و ناهنجاری است که حتما باید به مرکز روانشناسی شمال تهران رفته و رفتار و گفتار می شوند. این بیماری ها را در یک مجموعه «دمانس» یا بهتر است بگوئیم زوال عقل می شناسند. بیماری «آلزایمر» یک نوع اختلال عملکرد مغزی ناشی از تحلیل رفتن سلول های عصبی است که به تدریج توانایی‌های ذهنی بیمار را از بین می رود.

این بیماری علاج‌ناپذیر را اولین بار روانپزشک آلمانی به نام «آلویز آلزایمر» در سال ۱۹۰۶ میلادی معرفی کرد. غالباً این بیماری در افراد بالای ۶۵سال بروز می‌یابد؛ گر چه «آلزایمر» زودرس (با شیوع کمتر) ممکن است زودتر از این سن رخ دهد.

علل دمانس چیست؟

حدود ۱۰۰ علت برای دمانس ( زوال عقل) شناخته شده است. بسیاری از بیماری‌های عصبی و داخلی شدید ممکن است در مراحل آخر خود به «دمانس» منجر شوند. اما حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد موارد ابتلا به «دمانس» را «آلزایمر» تشکیل می‌دهد و به همین دلیل است که همیشه در گفت‌وگوها، رسانه‌ها و همه آن چیزی که مردم می‌شنوند، بیشتر نام «آلزایمر» است و این هم قابل انتظار است. اما نکته‌ای که باید در اینجا به آن اشاره کنم این است که بیماری‌های دیگری هم داریم که «آلزایمر» نیستند، اما «دمانس» هستند. در واقع «دمانس» همانند چتری است که زیر این چتر بیشترین قسمت به «آلزایمر» مربوط می‌شود.

«آلزایمر» چه نشانه هایی دارد و فرد مبتلا به بیماری «آلزایمر» چه رفتارهایی از خود نشان می دهد؟

بارزترین تظاهر زوال عقل اختلال حافظه‌است. اختلال حافظه معمولاً به تدریج ایجاد شده و پیشرفت می‌کند. در ابتدا اختلال حافظه به وقایع و آموخته‌های اخیر محدود می‌شود ولی به تدریج خاطرات قدیمی هم آسیب می‌بینند. بیمار پاسخ سئوالی را که چند لحظه قبل پرسیده‌است فراموش می‌کند و مجدداً همان سؤال را می‌پرسد. بیمار وسایلش را گم می‌کند و نمی‌داند کجا گذاشته‌است. در خرید و پرداخت پول دچار مشکل می‌شود و نمی‌تواند حساب دارائیش را نگه دارد. به تدریج در شناخت دوستان و آشنایان و نام بردن اسامی آنها نیز مشکل ایجاد می‌شود. کم‌کم مشکل مسیر یابی پیدا شده و اگر تنها از منزل بیرون برود ممکن است گم شود. در موارد شدیدتر حتی در تشخیص اتاق خواب، آشپزخانه، دستشویی و حمام در منزل خودش هم مشکل پیدا می‌کند.

بروز اختلال در حافظه و روند تفکر سبب آسیب عملکردهای اجتماعی و شخصی بیمار شده و در نتیجه ممکن است سبب افسردگی، عصبانیت و پرخاشگری بیمار شود. یکی از مشکلات زوال عقل بروز توهم و هذیان است. مثلاً بیمار فکر کند همسرش به وی خیانت کرده‌است و یا همسایگان و پرستارش قصد آسیب رساندن و توطئه علیه وی را دارند. بیمار ممکن است به فرزندانش بدبین شود. گاهی اوقات این بیماران، افرادی را مثلاً والدین فوت شده یا اقوام را که نیستند و حضور ندارند احساس می کنند و می‌بینند.

در مواردی که بیماری «آلزایمر »پیشرفت کرده است، بیمار با چه مشکلاتی روبرو می شود؟

در موارد شدید بیمار برای انجام کارهای اولیه شخصی نیاز به کمک پیدا می‌کند و ممکن است توانایی کنترل ادرار و مدفوع را هم از دست دهد. بیمار دچار زوال عقل ممکن است در تکلم و یافتن کلمات مناسب مشکل پیدا کند و در نتیجه کم حرف و گوشه گیر شود. در موارد پیشرفته تر بیمار آگاهی خود را نسبت به بیماری از دست داده و نمی‌داند دچار ناتوانی در انجام برخی کارها است و ممکن است کارهای خطر ساز انجام دهد. به تدریج ممکن است توانایی حرکتی بیمار هم دستخوش آسیب شده و مکرراً تعادلش را از دست داده زمین بخورد.

 

شیدا بازدید : 18 سه شنبه 14 اردیبهشت 1400 نظرات (0)

محل کار روانشناس چه شکلی است؟

بعضی از روانشناسان تنها کار می‌کنند که می‌تواند در بر گیرنده تحقیقات مستقل یا مشاوره خصوصی به بیماران باشد. بقیه به عنوان عضوی از تیم درمان در همکاری با پزشکان، مددکاران اجتماعی و سایرین برای درمان بیماری‌ها و ارتقای سلامت کلی آن‌ها به کار مشغول هستند. اکثر روانشناسان بالینی و مشاوره طلاق صلح درون در بخش خصوصی مطب خودشان را دارند و برنامه‌ی شخصی خودشان را تنظیم می‌نمایند. محل کارهای دیگر روانشناسان شامل درمانگاه‌ها، بیمارستان‌ها، مراکز توانبخشی و مراکز سلامت روان و جامعه می‌شود. اکثر روانشناسان پژوهشی هم در کالج‌ها و دانشگاه‌ها، آژانس‌های دولتی یا سازمان‌های پژوهشی خصوصی فعالیت دارند.اکثر روانشناسان مدرسه در مدارس عمومی مشغول به کار هستند و از کودکستان‌ها گرفته تا کالج‌ها حضور دارند. آن‌ها همچنین در مدارس خصوصی، دانشگاه‌ها و درمانگاه‌ها، مراکز درمانی جامعه محور و در بخش خصوصی نقش خود را ایفا می‌کنند.

روانشناسانی که برای خودشان کار می‌کنند اغلب ساعات کاری‌شان در دست خودشان است و بسیاری از آن‌ها نیز بخشی از وقت خود را صرف مشاوره‌های مستقل می‌نمایند. اگرچه اغلب ساعات کاری عصر یا روزهای تعطیل خود را با حضور مراجعین اشباع می‌کنند. آن‌هایی که در بیمارستان‌ها، آسایشگاه‌ها یا سایر مراکز سلامتی کار می‌کنند نیز می‌توانند شیفت‌های عصر و آخر هفته داشته باشند. اکثر روانشناسان مشغول به کار در مراکز درمانگاهی، دولتی، صنعتی یا مدارس برنامه‌هایشان پر است.

سؤالات متداول

مشاور و روانشناس چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

مشاور یک سمت کلی برای وکیل، آموزگار، هماهنگ‌کننده‌ی امور مراقبتی یا مشورت دهنده است. مشاور در کسوت یک رابط با خانواده ارتباط برقرار کرده و در مسائل مالی، پذیرش، ترخیص، خانه‌داری، ملاقات‌های پیگیری در خدمات بیرونی کمک کرده و گاهی اقوات رابط بین دادگاه و مسائل حقوقی با خانواده می‌شود.

روانشناس با افراد، زوج‌ها و خانواده‌ها سر و کار داشته و رفتارهای روانی و اختلالات عاطفی را شناسایی کرده و تشخیص می‌دهد. در صورت لزوم طرح برنامه‌ی درمانی، همکاری با پزشکان یا مشاوران برای کمک به بیمار در راستای تغییرات مثبت هم وظیفه‌ی روانشناس است. به طور خلاصه مشاور به معضلات اجتماعی رسیدگی می‌کند. اما روانشناس به مشکلاتی می‌پردازد که به خاطر جامعه به وجود آمده‌اند.

روانشناس و روانشناس بالینی چه فرقی دارند؟

روانشناسی مطالعه‌ی ذهن آدمی – رفتارهای ذهنی و عملکردهای روان‌شناختی – است. روانشناسان به دنبال درک نحوه عملکرد ذهن، واکنش آن به چیزهای مخلتف، راه‌های بهبود و تثبیت آن هستند.

روانشناسان مفاهیم مختلفی مثل رفتار، عواطف، روابط، ادراک آدمی، شناخت، شخصیت، توجه و انگیزش را مورد مطالعه قرار می‌دهند. بسیاری از مردم سراسر جهان وقتی حرف از درک مشکلات روانی و عاطفی می‌شود به روانشناسان رجوع می‌کنند.

روانشناسان بالینی در تعامل و کمک به مراجعین خود در رابطه با امور سلامت روان یه قدم جلوتر هستند. روش مشاوره، ارزیابی، آزمون‌های روان‌شناختی و درمان‌ها در روانشناسی بالینی کمی متفاوت است.

روانشناسان بالینی با بهره‌گیری از روش‎های علمی و اصول روانشناسی بهترین درمان را برای کسانی که از مسائل و مشکلات روانی رنج می‌برند، پیشنهاد می‌دهند. هدف روانشناسی بالینی پیشنهاد یک دوره اصلاحی یا یک درمان ویژه است که سلامت روانی فرد را بهبود می‌بخشد.

در رابطه با تفاوت تحصیلی بین این دو باید گفت که در رشته روانشناسی باید یک دوره چهار ساله کارشناسی را در دانشگاه باید موفقیت پشت سر گذاشت. برای فعالیت در حرفه روانشناسی حداقل به یک دوره‌ی دو ساله‌ی دیگر تحت نظارت بالینی نیز نیاز دارید.

از طرفی دیگر در رشته روانشناسی بالینی علاوه بر چهار سال کارشناسی و دو سال کارشناسی ارشد، یک دوره‌ی دو ساله‌ی آموزش بالینی تحت نظارت نیز باید گذرانده شود. روانشناسان بالینی آموزش مداوم سالانه نیز دارند. کسانی که بتوانند در رشته‌ی روانشناسی بالینی به PhD یا دکترای روانشناسی بالینی دست پیدا کنند، اجازه‌ی به کار بردن پیشوند “دکتر” را خواهند داشت.

روانشناس بودن چگونه است؟

هر شغلی جوانب مثبت و منفی خودش را دارد و روانشناسی نیز مستثنی نیست.

برخی جوانب منفی:

می‌تواند از نظر احساسی شما را خالی کند

کار شما شاید مأیوس کننده باشد (خیلی از مراجعین بعد از ویزیت اول دیگر برنمی‌گردند)

جای پا سفت کردن در بازار کار در یک جامعه به زمان نیاز دارد

در بخش خصوصی از لحاظ حرفه‌ای منزوی کننده است

برخی جوانب مثبت:

روانشناسی یک رشته‌ی متنوع با فرصت‌های فراوان است

عمدتاً برنامه‌ی کاری منظم خودش را دارد؛ مثل یک کارمند

دیدن نتایج پاداش کار شما را می‌دهد

با سفت کردن جای پا یک شغل قابل اتکا محسوب می‌شود

فرق روانپزشک و روانشناس در چیست؟

هم روانشناس و هم روانپزشک کار روان‌درمانی و پژوهشی انجام می‌دهند، اما تفاوت بین این دو بسیار زیاد است.

تفاوت اول در تحصیلات است: روانپزشک قبل از هر چیزی یک پزشک است، در حالی که روانشناس مدرک کارشناسی ارشد یا دکترای رشته‌ی روانشناسی دارد. تفاوت دوم این است که روانپزشک اجازه‌ی تجویز دارو دارد اما روانشناس این اجازه را نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

اگر قصد انتخاب بین این دو را دارید، باید مشخص کنید که ارزیابی، تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری‌های روانی و تجویز دارو را می‌خواهید (روانپزشک) یا روان‌درمانی، انجام آزمون‌های روانشناسی و پژوهش را ترجیح می‌دهید (روانشناس).

شیدا بازدید : 15 یکشنبه 12 اردیبهشت 1400 نظرات (0)

ازدواج یک نـهاد فـوق الـعـاده اســت، امـا آیا کسی دوست دارد کـه در یـک نـهـاد قــرار بگیرد؟" ازدواج یکی از مـهمترین تصمیماتی است که شما در زندگی خـود می گیرید. من و هـمسرم ۲۸ سـال پیش با هـم ازدواج کـردیــم. در آن زمان خیلی از چیزهایی را که الآن می دانیم را نمی دانستیم و مـطمئن هسـتم کـه تـعداد زیـادی از افراد نیز هستند که از همان موارد مشابه اطلاع کافی ندارند. خداوند به من کمک کرد تا بتوانم چند نمونه از بینش هایی را که قبل از ازدواج طرفین رابطه باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند را در این قسمت برای شما تشریح می کنم در بعضی مواقع دو طرف باید کنار بیان که به مشاوره طلاق مواجه نشن .

۱) ازدواج از سوی خدا برنامه ریزی و طراحی می شود. به همین دلیل در این امر خیر باید به دنبال رهنمود های خداوند باشیم. اغلب اوقات ما کاری را انجام می دهیم که دیده ایم دیگران انجام می دهند. افراد مختلف ایده های متفاوتی نسبت به ازدواج دارند، اما نمی توانیم نظر همه افراد را در مورد ازدواج بدانیم و در عین حال باید به خاطر داشته باشیم که چیزی که در مورد یک زندگی مشترک کار می کند، ممکن است در مورد سایر زندگی های مشترک درست از آب در نیاید. بنابراین به حرف چه کسی باید گوش کنید؟ خوشحالم که این سؤال برای شما پیش آمد. به عقیده من باید مطالعه خود را زیاد کرده و در برخی مواقع به کتب مذهبی نیز مراجعه کنید. از جمله کتاب های مفید در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: "پیش از اینکه بله بگویید" نویسنده نورمن رایت، "خیلی زود، خیلی صمیمی" نویسنده جیم تالی.

۲) به نظر من بهتر است پیش از ازدواج چند جلسه مشاوره خانوادگی را طی کنید. مراکز مشاوره ای وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند تا در وهله اول خودتان را بهتر بشناسید و سپس ببینید چه کسی می تواند شریک مناسبی برای زندگی با شما باشد. سوابق خانوادگی، خصوصیات اخلاقی، و سایر جنبه های زندگی توسط مشاور تحلیل و بررسی می شود. یک سری سؤال های از پیش تعیین شده در داخل یک پرسشنامه تهیه و تدوین شده اند و پر کردن آن می تواند کار جالب و سرگرم کننده ای باشد.

۳) زمانی که تازه وارد زندگی زناشویی می شوید، شور و هیجان بسیار زیادی از قبل از عروسی تا ماه عسل وجود دارد. به مرور زمان همه شور و هیجان ها آرام می گیرد و شما آهنگ زندگی جدید خود را احساس می کنید. در این زمان ناگهان نگاهی به شریک زندگی خود می اندازید و از خودتان سؤال می پرسید که: "چرا من اینکار را کردم؟" برخی از افراد به این مرحله که می رسند قدری می ترسند و احساس می کنند که کار اشتباهی انجام داده اند. باور کنید که این مسئله یک امر کاملاً عادی است. اولین دعوای شما شکل می گیرد و بر سر این مطلب که کاغذ توالت باید از کدام سمت قرار بگیرد، با هم جر و بحث می کنید. به مرور زمان یاد می گیرید که باید مصالحه و سازش بیشتری با هم داشته باشید. به هر حال در همه مراحل زندگی انسان ها با شک و تردید های مختلفی روبرو می شوند. آگاهی از این مطلب می تواند شما را آرام کند. شما یک فرد کاملاً نرمال هستید.

۴) برای تفریح وقت بگذارید. یک زندگی موفق نیازمند کار و تلاش است. اما شما باید برای تفریح نیز وقت بگذارید. یاد گرفتن طریقه زندگی با یک فرد جدید در یک رابطه دو جانبه صمیمی، نیازمند تلاش هر دو نفر است. باید یاد بگیرید چگونه می توانید با هم ارتباط برقرار کرده و یکدیگر را درک کنید، در سمینارهای مربوط به ازدواج، و زندگی مشترک شرکت کنید، هم فال است و هم تماشا. تفریح و خوشحالی را تبدیل به خاطره ای نامحسوس از زمان مجردی نکنید. با هم خاطرات جدید را خلق کنید. به هم توجه کنید و از بودن با هم لذت ببرید.

۵) این روزها به دلیل وجود فشارهای اجتماعی و اعتقادات غیر مذهبی تاکید چندانی به عدم برقراری رابطه جنسی پیش از ازدواج نمی شود. عدم رابطه جنسی پیش از ازدواج تبیین کننده بنیان اعتماد طرفین نسبت به یکدیگر است. بسیاری از افراد هستند که به دلیل عدم اطمینان به یکدیگر ساعت های طولانی در پی تعقیب هم هستند، یکدیگر را متهم به خیانت می کنند و هیچ ارزشی برای هم قائل نمی شوند. شاید قدری بی معنی باشد، اما به هر حال اینچنین است. ما به بسیاری از زوج هایی که به هم در مورد مسائل جنسی بدبین هستند پیشنهاد می کنیم که ازدواج نکنند. منظور از عدم برقراری رابطه جنسی کلیه رفتارهای جنسی است و فقط به نزدیکی محدود نمی شود. به عنوان مثال اورال سکس و یا حتی معاشقه نیز می تواند به عنوان نوعی رابطه جنسی در نظر گرفته شود. خداوند تعیین کرده که رضایت جنسی فقط باید در زندگی مشترک وجود داشته باشد. زمانیکه با هم نامزد می کنید به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که رابطه جنسی برقرار کنید. طبق روایات، بستر مکان مقدسی است و خداوند خود سزای افراد هرزه را می دهد. سکس نوعی ورزش نیست که هر زمان که اراده کردید آنرا انجام دهید بلکه یکی شدن فیزیکی، عشقی، و روحی است. سکس مسئله ای است که ازدواج را ازدواج می کند. شما با شریک زندگی خود یکی میشوید. همه ما نزد خداوند جایگاه ویژه ای داریم و او می خواهد ما از هر گونه گناه، شرمساری، بیماری، حقارت و ناپاکی به دور باشیم. او هم دوست دارد که ما صمیمانه ترین رابطه محبت آمیز را تجربه کنیم. اگر شما و نامزدتان در حال حاضر نمی توانید شهوت خود را کنترل کنید چه تضمینی وجود دارد که پس از ازدواج بتوانید این کار را انجام دهید؟

۶) باید بدانید که ارزش های شریک زندگیتان چه چیزهایی هستند. همچنین باید از ارزش های فردی خود نیز آگاهی داشته باشید. چه چیزی برایتان اهمیت دارد؟ آیا ارزش های شما دو نفر با هم سازگار هستند. در طول مدتی که صرف قرارهای ملاقات می کنید، باید در مورد یک چنین مسائلی با هم صحبت کنید. آیا بچه می خواهید؟ اگرجوابتان مثبت است، چند تا؟ عقاید مذهبی یکسانی دارید؟ آیا از نظر مذهبی عقاید یکسانی دارید؟ این مقوله از اهمیت خاصی برخوردار می باشد, شاید وقتی که فقط با هم قرار ملاقات می گذارید و حتی در ابتدای زندگی مشترک درگیری های چندانی در مورد مسائل دینی با هم پیدا نکنید، اما زمانیکه پای بچه ها به زندگی مشترک باز میشود، معمولاً مسائل مذهبی اهمیت بیشتری پیدا می کنند، چراکه هر یک از والدین تصمیم می گیرد به فرزندش اعتقادات و ارزش های مذهبی شخصی خود را منتقل کند.

۷) در مورد کلیه روابط عاشقانه گذشته با هم صحبت کنید. مسائل عاطفی گذشته را برای شریک زندگی خود باز کنید، چراکه درمیان گذاشتن یک چنین مسائل خصوصی و شخصی می تواند شما را به سطوح عمق تری از صمیمت برساند. هر کدام از طرفین حق دارند که از جزئی ترین مسائل زندگی شما آگاهی داشته باشند. زمانیکه با هم ازدواج کردید نباید هیچ نقطه مبهمی وجود داشته باشد که طرف مقابل را سورپریز کند. اگر با هم توافق می کنید که گذشته مربوط به گذشته است و بهتر است حرفی در این مورد نزنید، من به شما قول می دهم که یک روز وقتی اصلاً انتظارش را ندارید یک نفر از گذشته می آید و برای شما مشکل درست می کند. زمانیکه این اتفاق بیفتد احساس ناامنی ایجاد شده و درد و رنج بیشتری وارد رابطه می شود. اگر احساس میکنید که نمی توانید به طور کامل به طرف خود اعتماد کنید شاید هنوز به مرحله ای نرسیده باشید که آماده ازدواج باشید. این یک امتحان صداقت و آسیب پذیری است.

۸) هیچ گاه سازش نکنید. درست است که هیچ انسان کاملی وجود ندارد، اما شما استحقاق بهترین همسر را دارید. برخی از افراد پیشنهاد ازدواج را فقط به دلایل زیر قبول می کنند: فکر می کنند شاید دیگر یک چنین اتفاقی در زندگی برایشان رخ ندهد، بچه دارند و شاید کسی حاضر به زندگی کردن با آنها نباشد، فکر می کنند که: "من آدم خاصی نیستم به همین دلیل حق انتخاب ندارم"، و یا "دوستش ندارم ولی این فرد با ثبات است و می تواند حامی خوبی برای من باشد. هیچ کدام از این موارد نمی توانند دلیل خوبی برای "بله" گفتن به شمار روند. از آنجایی که ازدواج را خداوند پایه ریزی کرده می تواند مکان امنی برای اجتماع دو انسان که پایبند ارزش های الهی هستند، باشد. هدف اصلی ازدواج این است که انسان ها ابتدا بتوانند عشق را در روی زمین احساس کنند تا بعدها به جمع خانوادگی بزرگ خود در بهشت بپیوندند. از خداوند بخواهید که شریک مناسب زندگیتان را پیش رویتان قرار بدهد. منتظر نشانه خداوند باشید و جان فشانی نکنید.

۹) از یکدیگر سؤال های مهم بپرسید. زمانی که با هم قرار ملاقات می گذارید زمان مناسبی است که سؤال های مهم و کلیدی را مطرح کنید: در چه نوع خانواده ای بزرگ شدی؟ پدر و مادر در کنار هم زندگی می کردند یا از هم جدا شده بودند؟ با توجه به خانواده اصلی خود از زندگی مشترک خود چه انتظاراتی دارید؟ چه تصمیماتی در ابتدای زندگی برای تعلیم و پرورش بچه خواهید گرفت؟ این جمله را کامل کند: "زمانیکه ازدواج کنم و بچه دار شوم هیچ وقت...."

در مورد رابطه خود با والدین جنس مخالف خود صحبت کنید به عنوان مثال پسر و مادر، دختر و پدر. ارتباط با والدین جنس مخالف می تواند اثر مهمی بر روی نحوه رفتار ما با همسرمان داشته باشد. اگر پدر او با مادرش بدرفتاری کند به احتمال زیاد او نیز با خانمش بدرفتاری خواهد کرد. در این زمینه می توانیم یک کتاب به شما معرفی کنیم با نام "۱۰۰۰ سؤال برای زوج ها"

۱۰) قبول نامزد به عنوان همسر آینده مسئله مهمی است که در همان ابتدا شما باید بر روی آن فکر کنید. برای پذیرش یک فرد دیگر شما باید ابتدا خودتان را بپذیرید. شاید در خیلی از کارها خوب ظاهر شوید اما در عین حال اموری نیز وجود دارند که شما نیاز به تمرین و ممارست بیشتری در آنها دارید. تمام این نقاط ضعف و قوت در کنار هم جمع می شوند و شما را می سازند. پذیرش سبب می شود که افراد خودشان باشند و بی قید و شرط به هم عشق بورزند، همانطور که خداوند به بنده هایش عشق می ورزد. اگر فرد احساس کند که پذیرفته نمی شود و از عزت نفس پایینی برخوردار باشد، آنوقت پذیرش خود را برای دیگران نیز سخت می کند و هیچ کس نمی تواند او را واقعاً از صمیم قلب دوست بدارد. در اینجا به اهمیت مشاوره های قبل از ازدواج پی می بریم. زمانیکه ما دانه ای را می کاریم، بالای سر آن نمی ایستیم و نمی گوییم: "زود باش، زود باش، رشد کن، تو سریع رشد نمی کنی، خیلی کندی!" مانند گیاهان انسان ها نیز برای رشد و تعالی، نیازمند زمان هستند و برای این امر نیازمند مراقبت، اهمیت و عشق هستند، درست مانند یک گیاه که نیاز به آب و نور خورشید دارد. هر چقدر خودتان را بهتر بشناسید، آنوقت خیلی راحت تر می توانید شریک زندگیتان را بشناسید. هیچ وقت تلاش نکنید که طرف مقابل را عوض کنید.

۱۱) نسبت به انجام هر گونه آزار و اذیتی هشیار باشید. آیا شریکتان تا کنون سعی کرده با بی حرمتی، توهین و حقارت حرف خودش را به کرسی بنشاند؟ آیا شما را با برخوردهای فیزیکی تهدید کرده؟ آیا احساس می کنید تهدید می شوید؟ آیا تا کنون مورد اصابت قرار گرفته اید؟ شما را هل داده؟ اشیاء را پرتاب می کند؟ هر زمان به هر دلیلی سیلی میزند؟ هیچ یک از رفتارهای ذکر شده قابل قبول نیستند. کسی حق ندارد شما را مورد اصابت قرار دهد و تقصیر شما هم نسیت که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید. آیا همسرتان قصد دارد تا شما را از دوستان و کسانیکه دوستشان می دارید، دور کند؟ با مشاهده هر یک از این موارد باید یا رابطه را تمام کنید و یا به آنها بگویید تا زمانیکه به روانپزشک مراجعه نکنند، قادر به ادامه رابطه نخواهید بود. خودتان را گول نزنید، هر رفتار بد قبل از ازدواج، پس از ازدواج چند برابر بدتر خواهد شد. همه روزه افراد بسیار زیادی قربانی خشونت کسانی می شوند که آنها را می شناسند. لطفاً این مسئله را جدی بگیرید.

۱۲) زمانی را نیز به عبادت دو نفری اختصاص دهید. ارزش این کار آن است که وقتی یک زندگی روحانی را پایه ریزی می کنید، در مسیری قرار می گیرید که خداوند در تمام مراحل زندگی حامی و پشتیبانتان خواهد بود. در یک ازدواج روحانی ۳ طرف وجود دارد: شما، خدا، همسرتان. در زمان بروز مشکلات پیروی از رهنمون های الهی می تواند بزرگترین کمک را به شما کند.

۱۳) نکته اضافی: افرادی که بچه دارند؛

زمانی که پای بچه ها به میان می آید، لطفاً از آنها سؤال کنید که احساسات خودشان را با شما در میان بگذارند. اگر احساسات منفی داشتند، روی این مسئله دقیقتر بشوید و به دنبال علت ها بگردید. من به شدت توصیه می کنم که تمام افرادیکه در ازدواج دخیل هستند تحت مشاره قرار بگیرند. باید برنامه هایی پیرامون تسهیل ارتباط میان همه افراد طراحی و تنظیم شود. اگر هر دو طرف بچه داشته باشند همه باید در مشاوره های خانوادگی پیش از ازدواج شرکت کنند. کتاب پیشنهادی "قبل از ازدواج مجدد"

شیدا بازدید : 20 شنبه 11 اردیبهشت 1400 نظرات (0)

رشته روانشناسی کودک بر روی ذهن و رفتار از زمان رشد تا بلوغ تمرکز دارد. روانشناسی کودک نه تنها بر روی رشد جسمانی کودکان تمرکز دارد بلکه به بررسی دقیق جنبه های روانی، ذهنی، احساسی و رشد اجتماعی آنها هم دقت دارد. محدوده مطالعه موضوعات روانشناسی کودک شامل مهارت های حرکتی، پیشرفت شناختی، مهارت های زبانی، تغییرات اجتماعی و رشد احساسی می باشد.

رشته روانشناسی کودک یکی از ده ها شاخه رشته روانشناسی و یکی از موضوعاتی است که اغلب مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد. این رشته علم روانشناسی کودک در حقیقت به ذهن و رفتار های کودکان از ابتدای تولد تا بزرگسالی تمرکز دارد. رشته روانشناسی کودک نه تنها بر روی رشد فیزیکی کودکان، بلکه بر روی رشد ذهنی، احساسی و رشد اجتماعی آن ها نیز متمرکز شده است. از لحاظ تاریخی، یک کودک، نسخه ی کوچک فرد بزرگسال می باشد. روانشناس نامی ژان پیاژه می گفت که:

کودکان متفاوت از بزرگسالان تفکر می کنند

امروزه، روانشناسان متوجه شده اند که روانشناسی کودک بسیار منحصر به فرد و پیچیده است و استفاده از نکات روانشناسی کودکان تاثیر زیادی بر آینده فرزندان ما دارد. اما از نظر رویکرد های منحصر به فرد، رشته روانشناسی کودک هنوز جای پیشرفت زیادی دارد.سلامت روانی کودکان و نوجوانان، یکی از مهم ترین مسائل است که در ذهن والدین نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و آنها تمام تلاششان را می کنند تا فرزندانشان، از نظر روحی سالم باشند. اما نکته ای که هر پدر و مادری باید به آن دقت داشته باشد این است که فرزندانشان، مخصوصا نوجوانان نیز به راحتی ممکن است به انواع افسردگی دچار شوند یا بیماری های روحی و روانی مختلفی برایشان پیش بیاید و باید حواسشان به فرزندان خود باشد.

اگر والدین بتوانند هم مسیر با رشته روانشناسی کودک قرار بگیرند و از نکات آن استفاده کنند، می توانند آینده فردی فرزندان خود را تضمین کنند. چرا که بسیار از اختلالات روانی شدید در دوران بزرگسالی ریشه در دوران کودکی فرزندان ما دارند

فهمیدن الگو های رفتاری طبیعی و غیر طبیعی کودکان و نوجوانان، به والدین یا روان شناس کمک می کند تا ارتباط بهتری با بچه ها برقرار کنند، راحت تر مسائل را به آنها آموزش دهند و به آنها کمک کنند تا احساساتشان را بهتر درک کنند. گاها می شود با دقت کردن به رفتار های کودکان بیماری های خاصی مانند اوتیسم را تشخیص دهند.پدر و مادران معمولا می توانند توانایی و مهارت های فرزندان شان را تعریف و تفسیر کنند. از نکات روانشناسی کودکان این است که اگر شما فرزند خود را درک نکنید، ممکن است در درک توانایی یا عدم توانایی او اشتباه قضاوت کنید. گاهی اوقات این سوء تفاهمات بی ضرر هستند، اما در اغلب موارد چنین نیست. نقش پدر و مادر در روانشناسی کودک بسیار اهمیت دارد.

عدم آگاهی از وضعیت رشد کودک می تواند باعث تشخیص اشتباه توانایی های او و در نهایت تصمیم گیری اشتباه شود. یکی از بررسی های که توسط دکتر برندا وولینگ- مدیر و استاد پژوهشی دانشگاه میشیگان انجام شده است، نشان داده است که:

کودکان به طرز عجیبی از مدت زمانی که پدر و مادرشان برای رشد آن ها وقت می گذارند متاثر هستند

بنابراین، اهمیت بسیار دارد که پدر و مادران در مورد رشد و روانشناسی کوکان آموزش ببینند تا بتوانند احساسات و رشد ذهنی شان را در نهایت حالت ممکن نگه دارند.توسعه کودکان

در رشته روانشناسی کودک، رشد و توسعه کودکان، به سه بخش کلی تقسیم می شود:

توسعه فیزیکی: رشد و توسعه فیزیکی کودکان معمولا به صورت طبیعی رخ می دهد و کودکان کم کم این بخش از توسعه را طی می کنند. وظیفه والدین در این مرحله از رشد کودکان این است که آنها را همراهی کنند تا بتوانند راحت تر این مرحله را طی کنند.

رشد ذهنی و روانی: مهم ترین وظیفه والدین در حفظ سلامت فرزندانشان، در این بخش است. والدین باید در صورت بروز مشکلات مختلف یا شرایط متفاوت، همیشه با فرزندان خود، صحبت کنند تا بتوانند تمامی مشکات را حل کنند و تمامی سوالات را پاسخ دهند تا فرزندانشان این مرحله از رشد را نیز کامل طی کنند.

توسعه اجتماعی: توسعه و رشد اجتماعی نیز یکی دیگر از بخش های مهم رشد و توسعه کودکان است که بسیار مهم است و والدین باید به آن اهمیت زیادی بدهند. مسائلی مانند دوست یابی، روابط با دیگران یا مسائل اینچنینی جزو این دسته از رشد کودکان و نوجوانان به حساب می آید.روانشناسی کودک

تصمیم به صاحب فرزند شدن در خانواده ، یعنی پذیرفتن مسئولیت سنگین در تربیت می باشد که اگر بخواهیم واژه تربیت را تعریف کنیم  ، در واقع به معنای تعلیم دادن یا پرورش که شامل مجموعه ای از روش های مثبت و منفی می باشد. وقتی که کودکان خود را تربیت می کنید به آن ها می آموزید که چگونه رفتار کنند . والدین برای کودکان خود قالب های رفتاری می سازند که آن چه را که از آن ها انتظار دارند ببینند  . تربیت کودک ، وظیفه ای یک روزه نیست و پدر و مادر باید به شکل پایداری عمل کنند تا روش های تربیتی موثری داشته باشند . بر اساس تحقیقاتی که در روانشناسی کودک انجام شده نحوه پرورش فرزندان در فرهنگ های مختلف ، متفاوت است .

طبق تحقیقات انجام شده که در مقالات بخش مشاوره ازدواج در وبلاگ سایت انتخاب نو نیز به آن اشاره شده است، مایکل راتر 4 نوع سبک تربیت فرزند را توصیف کرده است که عبارت اند از : 1) سبک فرزند پروری مستبدانه : که با قوانین سفت و سخت و غیر قابل انعطاف والدین مشخص است و صمیمیت عاطفی کمی با کودکان خود دارند . 2) سبک فرزند پروری سهل گیرانه  : که مشخصه آن فقدان تعیین حدود و به عبارتی اجازه می دهند که کودک هر کاری دوست دارد انجام دهد و  جهت دهی کمتری  نشان می دهند . 3) سبک فرزند پروری طرد کننده : که در آن والدین در پرورش و زندگی کودک دخالت نمی کنند و رقبت و توجه زیادی نیز به کودکان خود ندارند . 4) روش مقتدرانه – دو سویه که مشخصه آن قواعد محکم همراه با مشارکت دادن فرزند در تصمیم گیری در فضایی صمیمی و محبت آمیز است .

طبق نظر بهترین روانشناس کودک ، کودکان و والدینی وجود ندارند که از هر نظر کامل باشند و بر این اساس والدین ممکن است با مشکلات رفتاری و اختلالات بالینی کودکان رو به رو شوند که آگاهی در مورد آن ها و درک بهتر این مسائل می تواند اهداف خود را مناسب با سن ، شخصیت ، توانایی ها جنس و میزان رشد عقلی فرزندان تعیین کرده و شیوه ی تربیتی مناسب را تعیین کنند. از این رو در ادامه مطلب به معرفی مشکلات رفتاری کودکان می پردازیم .

شیدا بازدید : 18 چهارشنبه 08 اردیبهشت 1400 نظرات (0)

مشاوره طلاق چیست و چطور انجام می شود؟

فارغ از علت، تمام شدن یک رابطه طولانی مدت که در آن امید به خوشبختی وجود دارد، ناامید کننده و غم انگیز است. ازدواج و طلاق دو تجربه مهم در زندگی هر کسی هستند. اما تفاوت در این است که طلاق باعث درد و رنج عده زیادی از جمله زوج، اطرافیان، خانواده دو طرف، بچه ها و دوستان می شود. مشاوره طلاق صلح درون می تواند به زوج و خانواده کمک کند که از تصمیم خود مطمئن شوند، تمام راه های ممکن را یک بار دیگر بررسی کنند و بهتر و با آرامش بیشتری پروسه طلاق را طی کنند.مشاوره قبل از طلاق چیست؟

این نوع مشاوره معمولا پس از درخواست طلاق زوج به دادگاه الزامی می شود. در طلاق های توافقی نیز لازم است زوج چند جلسه مشاوره را طی کنند تا از درست بودن تصمیم خود و آزمودن تمام روش های اصلاح و بازسازی رابطه اطمینان حاصل شود.

مشاور به زوج کمک می کند که ارتباط بهتر و موثرتری با هم داشته باشند و در ضمن آگاهی از حقوق مادی و معنوی خود امکان بازگشت به رابطه را بسنجند. در واقع، در این روش از مشاوره آخرین تلاش ها برای نجات زندگی انجام می شود.

به یاد داشته باشید که اگر بچه دارید، ضروری است که طلاق بسیار سالم و بر اساس احترام و منطق صورت گیرد، یعنی طلاقی که در آن خبری از سرزنش، اتهام زنی، برچسب زنی و بی احترامی نیست. این باعث می شود که تبعات طلاق بر کودکان و سلامت روان آنها کمتر شود.

مشاوره طلاق مفید است زیرا به شما کمک می کند که اختلافات بین خود را حل کنید و در مورد مواردی که بعد از طلاق لازم است با هم در ارتباط باشید، شامل تربیت بچه ها و دیدار با آنان، توافق کنید.

مشاوره بعد از طلاق چیست؟

پس از طلاق احساسات مختلفی به افراد هچوم می آورند. برای برخی این شامل شادی اولیه و برای برخی دیگر حس غم بی انتهاست. حقیقت این است که زندگی پس از طلاق برای بسیاری از افراد مبهم و گیج کننده است. نمی دانند در کجای زندگی ایستاده اند و باید چطور ادامه دهند. این آینده نامطمئن همراه با شکست تجربه شده، حس بدی به افراد می دهد.

مشاوره طلاق در این مورد به شما کمک می کند که از پس احساسات متناقص پس از طلاق برآیید. عزت نفس و اعتماد به نفستان را بالاتر می برد تا واقعیت را بپذیرید و زندگی آرام تری برای خود بسازید.

همچنین به شما کمک می کند که همسر سابقتان را به خاطر تمام اشتباهاتش و نیز خودتان را به خاطر سهمی که در طلاق داشته اید ببخشید و به شکل موثرتری بتوانید احساساتتان را تخلیه کنید.

چه کنم و چه کار کنم، جملات آشنایی برای همه‌ی ما هستند. این دوستان، در تمام صحنه‌های بحرانی و پرتلاطم زندگی ما حضور دارند. مهارت حل مسئله و مواجهه با این «چه کنم‌»ها، یکی از اساسی‌ترین مهارت‌های لازم، برای عبور از مسائل و بحران‌های زندگی است. برای مشکلات مهم نیست که شما مدیری با هزار و یک مشغله هستید یا کودکی کوچک در حال بازی، آنها در شکل‌ها و اندازه‌های متفاوت به شما سر می‌زنند. در این مقاله می‌خواهیم به سؤال «چگونه مشکلات را حل کنیم» پاسخ بدهیم.قطعا همه‌ی ما دوست داریم بدانیم که چگونه مشکلات را حل کنیم. مشکلات در صورت‌های مختلف بر ما عارض می‌شوند. گاهی زمان زیادی برای حل آنها نیاز است و گاهی نیز به سرعت قابل حل و رفع ‌و‌ رجوع هستند. ما در زندگی با مشکلات مختلفی روبه‌رو هستیم: دعواهای حقوقی، مشکلات تربیت فرزندان، مسائل کاری و مرتبط با شغل و… . گاهی نیز این مشکلات نیازمند اقدامات فوری و تصمیم‌گیری‌های سریع هستند. بسته به اینکه در چه موقعیتی قرار داریم و تجارب و توانایی‌های ما چگونه است، رویارویی با مشکلات هم بسیار گسترده و متفاوت خواهد‌ بود. بنا به موقعیت، تجربه، دانش و نگرش‌های مختلفی که داریم، روش‌های متفاوتی برای حل مسائل‌مان وجود دارد. در واقع پیش از دست به کار شدن برای هر مسئله‌ای، باید مشکل به وجود آمده را به دقت شناسایی کنیم.برای حل مشکلات باید بتوانیم تصویر مناسبی از شرایط پیدا کنیم. این کار با بهره‌گیری از منطق و نتیجه‌گیری مناسب بسیار ساده می‌شود. در گام نخست باید مسئله را تعریف کنیم و سپس نقشه‌ای از شرایط موجود و مشکلات خود طراحی نماییم. در گام بعد نقشه را اجرا و عملی کنیم و سپس نتایج آن را ارزیابی کنیم. گاهی اوقات راه‌ حل‌های مختلفی به ذهن‌مان می‌رسد. در چنین شرایطی باید با سبک‌-سنگین کردن هر یک از آنها، سعی کنیم بهترین گزینه را انتخاب کنیم. مثلا فرض کنید ماشین‌‌تان خراب شده‌ است و کسی هم برای کمک به شما در آن اطراف نیست. شما هیچ تجربه‌ای از تعمیر خودرو ندارید و آن را تازه خریده‌اید. اگر خودرو درست نشود، به موقع به سر کار نمی‌رسید و عواقب ناخوشایندی در انتظارتان خواهد‌ بود. هزار و یک مشکل به ذهن‌تان هجوم می‌آورد و نگرانی‌تان را بیشتر و بیشتر می‌کند. یادتان باشد در این وضعیت تنها باید به مشکل اصلی بپردازید و تنها بر حل آن تمرکز کنید. در گام بعدی سعی کنید راه‌ حل‌های بهینه و مناسب را بیابید و تک تک آنها را بررسی کنید. یکی از راه‌های مفید برای این قسمت از حل مسئله، تقسیم آن به اجزای کوچک‌تر است. مشکل را تجزیه کنید تا راحت‌تر به راه حل برسید. سپس اقدام کنید. در مثال خودرو پس از اینکه احتمالات خود را در مورد خرابی بررسی‌ کردید و به نتیجه رسیدید، سعی کنید قوی و پرقدرت دست به کار شوید. اگر راه‌ حلی مفید واقع نشد، سراغ بعدی بروید. اگر مطلقا در مورد خودرو چیزی نمی‌دانید و هیچ‌گونه اطلاعاتی در آن مورد ندارید، نقشه‌ی حل مسئله برای شما متفاوت خواهد‌‌ بود. در این صورت باید سعی کنید راهی برای کمک گرفتن پیدا کنید و بدون اینکه هول شوید یا اضطراب به جان‌تان بیفتد، راه‌ حل‌ها را بررسی کنید. ذهن‌تان را خلوت کنید، بدانید که به احتمال قریب به یقین نمی‌توانید به موقع سر کار حاضر بشوید. پس بیهوده حرص نخورید و حواس خود را برای حل مشکل فعلی جمع کنید. وقتی گزینه‌های مختلف برای حل مشکل به ذهن‌تان می‌رسد، سریع آن را ارزیابی کنید و اگر دیدید عملی و به درد بخور نیست، مکث و تعلل را کنار بگذارید. سریعا سایر گزینه‌ها را امتحان کنید.

شیدا بازدید : 14 چهارشنبه 01 اردیبهشت 1400 نظرات (0)

بهترین نوع طلاق

در بسیاری از موارد زن و مرد در مورد قوانینی مانند طلاق توافقی، اطلاعات بسیار كمی دارند. اطلاع از قوانین طلاق، این امر را بسیار آسان‌تر می‌کند و از میزان صدمات آن می كاهد. بهترین نوع طلاق، طلاق توافقی است كه در آن زن و شوهر با پذیرفتن شرایط همدیگر و با علم به مشكلات حقوقی، صرف هزینه و وقت تصمیم می‌گیرند از هم جدا شده و میزان صدمه را به حداقل رسانده و زندگی تازه‌ای را شروع كنند. متاسفانه در برخی دفاتر مشاوره، زن و شوهر به جدایی و طلاق توافقی تشویق می‌شوند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه طلاق توافقی کلیک کنید.مشاوره طلاق به معنی كمک به زن و شوهر برای جدا شدن از یکدیگر نیست. بلكه مشاور سعی می‌كند با بررسی مشكلات زوجین و سنجش امکان نجات زندگی مشترک و بهبود رابطه زوجین راهنمایی‌های لازم را به آن‌ها ارائه دهد. در صورتی كه به این نتیجه برسد كه امکان ادامه زندگی مشترک وجود دارد، زوجین را تشویق می‌کند تا از مشاوره خانواده بهره‌مند شوند و به زندگی خود فرصتی دوباره دهند.مشاوره طلاق و مشاوره طلاق توافقی در بسیاری از مواقع می‌تواند مانع بروز بسیاری از آسیب‌ها به اعضای خانواده باشد. در طی جریان طلاق مرد و زن متحمل فشارهای روانی زیادی می‌شوند؛ در این بین آسیب‌های طلاق بر فرزندان نیز انکار نشدنی است. طلاق (توافقی) به هر دلیلی هم که باشد بازتاب خوبی در جامعه ندارد و زندگی حال و آینده افراد، به خصوص زنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بیشتر زوجین از احکام طلاق و حقوقشان آگاهی ندارند و با دیدی نادرست وارد فرایند طلاق شده و تمام پل‌های پشت سر خود را خراب می‌کنند.

 در حالی که اگر از همان ابتدا با فردی آگاه در این زمینه مشورت می‌کردند، می‌توانستند راهکارهای بهتر و مؤثرتری را برای حل مشکلاتشان پیدا کنند. پس اگر به فکر طلاق (توافقی) هستید حتما قبل از هر اقدامی از مشاوره استفاده نمایید. پیشنهاد می‌کنیم برای دست یابی به دیدگاهی عمیق‌تر مقاله آسیب های طلاق را مطالعه کنید.احكام شرعی و قانونی در مورد طلاق و طلاق توافقی بسیار متعدد و زیاد است. در دادگاه‌های اسلامی قضاوت قاضی در مورد درستی تطبیق این قوانین با موارد درخواست‌های طلاق توافقی بسیار سختگیرانه و دقیق است و سعی در رفع مشكلات زوجین از طریق بكار بردن این قوانین دارند. درخواست طلاق از سوی هر یك از زوجین كه مطرح شود ممكن است تفاوت‌هایی در نحوه استفاده از این قوانین پیش بیاورد و به نفع و یا ضرر فرد باشد.

همچنین در مورد تبعات حقوقی و اجتماعی طلاق  و قوانین آن و تطبیق آن با مشكلات زوجین اطلاعات بسیاری به زوجین می‌دهند و ایشان را حتی در مواردی از طلاق منصرف می‌كنند و راه‌هایی را برای رفع مشكلات زندگی مشترک ارائه می‌دهند. برعکس زمانی که امکان نجات زندگی مشترک وجود نداشته و زوجین اصرار زیادی بر جدایی داشته‌باشند آن‌ها را در زمینه مراحل قانونی آن راهنمایی می‌کند تا با کمترین میزان آسیب از یکدیگر جدا شوند؛ در برخی موارد طلاق بهترین راه برای جبران آسیب‌هاست. پیشنهاد می‌کنیم مقاله طلاق خوب را مطالعه کنید.ورودی به مجتمع قضایی خانواده زیاد است اما با یک چوب می‌خواهند همه را برانند و این نمی‌شود. الان دادگستری با یک آدم فهیم، تحصیلکرده، مؤمن و با شخصیت که به هر دلیلی توافق می‌کنند طلاق بگیرند مثل همان زوجینی برخورد می‌کند که از روی لجاجت تصمیم به طلاق گرفتند. الأن همه چیز اقتصادی شده است. قانون جدید برای اینکه بتواند جلوی طلاق توافقی را بگیرد، راهکار گذاشت. بر این اساس در طلاق توافقی تا زمانی که زوجین از مراکز مشاوره گواهی عدم امکان سازش نیاورند، دادگاه حق صدور حکم ندارد.

در حال حاضر در تمامی مجتمع‌های قضایی خانواده از هر زوج 40 هزار تومان می‌گیرند و مستقیم به حساب مجتمع واریز می‌شود و به صورت فرمالیته یک دختر دانشجوی کارشناسی روانشناسی را در یک اتاق نشاندند که فرمی را پر می‌کند و سپس امضا کرده و می‌گوید به دادگاه بدهید. بنابراین خود قوه‌قضائیه در این مسئله نقض غرض می‌کند و قانون را طور دیگری اجرا می‌کند. با روسای یکی از مجتمع‌های قضایی خانواده درباره این قضیه صحبت می‌کردم که می‌گفت «خرج‌مان را باید از کجا در بیاوریم. بودجه که نداریم. می‌گفت این مجتمع روزانه فقط یک تا دو میلیون تومان خرج دارد. از کجا باید این هزینه‌ها را جبران کنم؟» راست هم می‌گفت.

طبیعی است که در این میان، زوجین متضرر می‌شوند. کدام زوجین؟ زوجینی که از روی احساسات تصمیم به طلاق توافقی گرفتند. زوجینی که تحصیلکرده، فرهنگی، مومن هستند یا کسانی که بدون احساس و با منطق تصمیم به طلاق گرفتند، فرقی برایشان نمی‌کند و تازه خوشحال هم می‌شوند که کارشان زودتر انجام شده است اما آن زوجینی که از روی لجاجت تصمیم به طلاق توافقی گرفتند، ضرر می‌کنند.

 

شیدا بازدید : 19 دوشنبه 30 فروردین 1400 نظرات (0)

آگاهی از ابعاد وجودی خود یکی از جذاب ترین بخش های زندگی هر فردی می تواند به شمار بیاید. هر چه انسان خودش را بهتر و بیشتر می شناسد، بیشتر در جهت رفع اشکالات و تقویت نقاط قوت خود می کوشد و به این ترتیب، بیش از پیش به شخصیت دلخواه خود نزدیک گشته و احساس خوشبختی بیشتری را تجربه خواهد کرد.

بسیاری از افراد می‌دانند که هنگام یادآوری برخی وقایع، هربار خاطره آن‌ها را بازنویسی می‌کنیم. تحقیقات نشان می‌دهد که اگر مصاحبه کننده برخی جزئیات زندگی فرد را بداند، طی مکالمه، با اضافه کردن چیزهای غیرواقعی و جعلی و استفاده از تکنیک‌های خاص بازنویسی خاطرات، می‌تواند فرد را متقاعد کند که قاتل است. تمام این موارد خیلی مهم است جوانان قبل از ازدواج بهتره به مشاوره پیش از ازدواج برن که کمک میکنه به بهتر شناسی خود.

حتی آگاهی از دلایل روانشناسی پنهان در رفتارها و واکنش هایی که در برابر کنش های دیگران داریم هم بسیار جالب است.

به همین خاطر، احتمالا برایتان جالب است تا با ۲۶ حقیقت جالب در مورد بشر آشنا شده و متوجه شوید که برخی از رفتارها و افکار ما از کجا منشا گرفته و چه رازهایی در خود نهان دارند.۱- دوستی هایی که در خلال ۱۶ تا ۲۸ سالگی شکل می گیرند، دوام و پایداری بیشتری دارند.

۲- زنان بیشتر به سمت مردانی با صداهای بم و قوی کشش دارند زیرا به نظرشان این مردان اعتماد به نفس بیشتر و پرخاشگری کمتری خواهند داشت.

۳- افرادی که بهترین راهکارها را ارائه می دهند کسانی هستند که بیشترین مشکلات را در زندگی تجربه کرده اند.

۴- هر چه فرد باهوش تر باشد، سرعت فکر کردن او بیشتر و دست خطش بدتر و نامرتب تر است.

۵- این احساسات ما نیستند که روی رفتارمان با دیگران تاثیر می گذارند، بلکه دقیقا برعکس این باور مصداق دارد، نوع معاشرت و تعامل ما با دیگران روی حالت های روحی مان تاثیر می گذارند.

۶- نوع برخورد انسان ها با کارمندان رستوران بازگو کننده نکات زیادی در رابطه با شخصیت آنهاست.

۷- افرادی که به وفور احساس گناه می کنند، بهتر می توانند احساسات و طرز فکر بقیه را درک کنند.

۸- مردها از زنان بامزه تر نیستند: آن ها فقط جک تعریف می کنند و شوخی هایی که به نظرشان جالب است را انجام می دهند و برایشان هم مهم نیست کسی خوشش بیاید یا خیر.

۹- آدم های خجالتی خیلی کم در مورد خود صحبت می کنند اما به گونه ای رفتار می کنند که این حس را به بقیه منتقل می شود که به خوبی آن ها را می شناسند.

۱۰- زنان دو برابر بیشتر از مردان گیرنده درد در بدن خود دارند، اما در عین حال، تحمل درد آن ها نیز دو برابر بیشتر از مردان است.

۱۱- گوش کردن به موسیقی با صدای بلند، حس آرامش بیشتر، ریلکس و شاد بودن به انسان می دهد.

بیشتر کسانی که در این آزمایش شرکت کردند متقاعد شدند که خاطراتی از دزدیدن چیزی، تجاوز به دیگران و ... دارند یا دچار صدماتی شدند که در واقع نشده بودند.ترس از شاد بودن در افرادی وجود دارد که اتفاقات شخصی ناخوشایند و غم انگیزی را هنگام خوشحالی تجربه کرده اند. به همین دلیل آن‌ها ناخودآگاه انتظار دارند در لحظات شادی اتفاق بدی برایشان بیفتد و برای اجتناب از شادی همه کار می‌کنند. این افراد معتقدند که درونگرا هستند و از رفتن به مهمانی و سایر رویداد‌های خوشحال کننده اجتناب می‌کنند، اما درواقع آن‌ها از دیگران نمی‌ترسند بلکه از احساس شاد بودن می‌ترسند.اگرچه پراسترس‌ترین رویداد‌ها برای انسان، مرگ عزیزان یا حکم زندان است، ترس گم کردن گوشی یا دیر رسیدن به قطار هم به اندازه یک حمله تروریستی است. ۵ موقعیتی که بیشترین استرس را برای فرد ایجاد می‌کنند شامل بلایای طبیعی (آتش سوزی، سیل)، اخراج شدن و یک بیماری جدی می‌شود.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 58
  • بازدید سال : 215
  • بازدید کلی : 1,141