در واقع بسیاری از مواردی که ما فکر میکنیم نشانههای شکست در ازدواج هستند فقط مشکلاتی هستند که ما روش مقابله با آنها را بلد نیستیم. میزان مکالمات شما در روز و تعداد دفعات نزدیکی در هفته میتواند بگوید رابطهی شما در حالت عادی است یا باید نگران آن باشید.
بر اساس آخرین تحقیقات در آمریکا، بیش از ۵۰ درصد مشاوره طلاق ها حول علتهای زیر صورت میگیرند. چیزی که ما نیاز داریم دربارهی ازدواج بدانیم این است که زندگی زناشویی همیشه به خوشحالی، خاطرات خوب و شام رمانتیک در رستوران ختم نمیشود. در واقع ما باید بپذیریم که گاهی اوقات شکست میخوریم و نیاز داریم که از نو بلند شویم و برای ادامه زندگی مشترک تلاش کنیم.عقب کشیدن در دعواها
گاهی اوقات برای اینکه مشاجرات ما بیش از اندازه طول نکشد عقب میکشیم؛ اما در واقع داریم احتمال «بی اهمیت بودن» را در ذهن طرف مقابل بالا میبریم. در مشاجرات خود سعی کنید با آرامش به دنبال حل موضوع باشید، اگر صلاح بر سکوت کردن است همین کار را کنید. بعد از خوردن میوه یا شام موضوع را ریشهای، با محبت و آرامش حل کنید. به هیچ وجه پای نفر سومی را به مشاجرات خود باز نکنید مگر مشاوران خانواده یا روانشناسان.
از جزئیات به یکدیگر بگویید
بهتر است به جای اینکه همه چیز را بگذارید برای وقتی که یکدیگر را در خانه دیدید، وسط روز هم سراغی از هم بگیرید. عشق، رابطهای زنده است که نیاز به تغذیه دارد. در آخر شب با همسر خود خلوت کنید و از تصمیمها و کارهایتان در طول روز بگویید و مشتاق شنیدن جزئیات طول روز همسرتان باشید. در واقع این کار، فاصلهی صبح تا شبی را که کنار همسرتان نیستید تا حدی جبران میکند.فکر نکنید که همسر شما مرتکب اشتباه نمیشود یا باید ناخودآگاه کارهایی که شما دوست دارید را انجام دهد. در واقع اگر از رفتاری در همسرتان ناراحت هستید باید آن را به شیوهای درست به او بگویید وگرنه نه تنها درست نمیشود؛ بلکه کار را خراب میکنید. در واقع احساس لج در هر انسانی به مقادیر کم یا زیاد وجود دارد. پس آن را خسیسهای ناپسند که نباید وجود داشته باشد تصور نکنید. نوع بیان و موقعیتی که ناراحتی خود را به همسرتان میگویید، خیلی مهم است.
الف) اگر زن هستید، برای برطرف کردن این موضوع میتوانید با یک غذای مورد علاقه، با ابراز محبت، بیانی نرم و صحبت کردن با تُن صدای پایین (تن صدای بالا اغلب مردان را عصبی میکند و فهم کلمات را برای آنان سخت میسازد) ناراحتی خود را عنوان کنید.
ب) اگر مرد هستید برای همسر خود گل مورد علاقه او (حتی یک شاخه)، شامی در رستوران و کلامی محبتآمیز را تدارک بینید. ابتدا علاقهی خود را به او نشان دهید و سپس ناراحتی خود را بگویید.اگر از تنها بودن بترسید مشکلاتی را حل نمیکنید، چون نمیخواهید شریک زندگیتان به هیچ عنوان، شما را ترک کند و در واقع نمیخواهید قبول کنید که مشکلی وجود دارد؛ بنابراین در آن لحظه که باید برای حل آن اقدام کنید عقب میکشید و تنها جوری وانمود میکنید که موضوع حل شده است. اما عمیقا به حل موضوع فکر نمیکنیم تنها به تمام شدن شرایط خطری که احساس میکنیم فکر میکنیم.در ابتدای رابطه ما بیشتر از کلمات و بیان لفظی استفاده میکنیم تا علاقه و دلبستگی ایجاد شود. چرا فکر میکنیم وقتی این اتفاق افتاد دیگر نیازی به بیان احساسات و کلمات محبتآمیز نداریم؟ از ابراز احساسات به واسطهی زبان بدن بپرهیزید. زیرا که مغز شما اینطور درک میکند که حسی را بیان کرده و منتظر پاسخ است. غافل از آنکه همسر شما متوجه آن طرز بیان نشده و نمیداند به چه چیزی باید پاسخ دهد. انتظار ما را عصبی و پرخاشگر میکند و همهی برداشتهایمان حق به جانب خود میشود.