مشاوره طلاق چیست و چطور انجام می شود؟
فارغ از علت، تمام شدن یک رابطه طولانی مدت که در آن امید به خوشبختی وجود دارد، ناامید کننده و غم انگیز است. ازدواج و طلاق دو تجربه مهم در زندگی هر کسی هستند. اما تفاوت در این است که طلاق باعث درد و رنج عده زیادی از جمله زوج، اطرافیان، خانواده دو طرف، بچه ها و دوستان می شود. مشاوره طلاق صلح درون می تواند به زوج و خانواده کمک کند که از تصمیم خود مطمئن شوند، تمام راه های ممکن را یک بار دیگر بررسی کنند و بهتر و با آرامش بیشتری پروسه طلاق را طی کنند.مشاوره قبل از طلاق چیست؟
این نوع مشاوره معمولا پس از درخواست طلاق زوج به دادگاه الزامی می شود. در طلاق های توافقی نیز لازم است زوج چند جلسه مشاوره را طی کنند تا از درست بودن تصمیم خود و آزمودن تمام روش های اصلاح و بازسازی رابطه اطمینان حاصل شود.
مشاور به زوج کمک می کند که ارتباط بهتر و موثرتری با هم داشته باشند و در ضمن آگاهی از حقوق مادی و معنوی خود امکان بازگشت به رابطه را بسنجند. در واقع، در این روش از مشاوره آخرین تلاش ها برای نجات زندگی انجام می شود.
به یاد داشته باشید که اگر بچه دارید، ضروری است که طلاق بسیار سالم و بر اساس احترام و منطق صورت گیرد، یعنی طلاقی که در آن خبری از سرزنش، اتهام زنی، برچسب زنی و بی احترامی نیست. این باعث می شود که تبعات طلاق بر کودکان و سلامت روان آنها کمتر شود.
مشاوره طلاق مفید است زیرا به شما کمک می کند که اختلافات بین خود را حل کنید و در مورد مواردی که بعد از طلاق لازم است با هم در ارتباط باشید، شامل تربیت بچه ها و دیدار با آنان، توافق کنید.
مشاوره بعد از طلاق چیست؟
پس از طلاق احساسات مختلفی به افراد هچوم می آورند. برای برخی این شامل شادی اولیه و برای برخی دیگر حس غم بی انتهاست. حقیقت این است که زندگی پس از طلاق برای بسیاری از افراد مبهم و گیج کننده است. نمی دانند در کجای زندگی ایستاده اند و باید چطور ادامه دهند. این آینده نامطمئن همراه با شکست تجربه شده، حس بدی به افراد می دهد.
مشاوره طلاق در این مورد به شما کمک می کند که از پس احساسات متناقص پس از طلاق برآیید. عزت نفس و اعتماد به نفستان را بالاتر می برد تا واقعیت را بپذیرید و زندگی آرام تری برای خود بسازید.
همچنین به شما کمک می کند که همسر سابقتان را به خاطر تمام اشتباهاتش و نیز خودتان را به خاطر سهمی که در طلاق داشته اید ببخشید و به شکل موثرتری بتوانید احساساتتان را تخلیه کنید.
چه کنم و چه کار کنم، جملات آشنایی برای همهی ما هستند. این دوستان، در تمام صحنههای بحرانی و پرتلاطم زندگی ما حضور دارند. مهارت حل مسئله و مواجهه با این «چه کنم»ها، یکی از اساسیترین مهارتهای لازم، برای عبور از مسائل و بحرانهای زندگی است. برای مشکلات مهم نیست که شما مدیری با هزار و یک مشغله هستید یا کودکی کوچک در حال بازی، آنها در شکلها و اندازههای متفاوت به شما سر میزنند. در این مقاله میخواهیم به سؤال «چگونه مشکلات را حل کنیم» پاسخ بدهیم.قطعا همهی ما دوست داریم بدانیم که چگونه مشکلات را حل کنیم. مشکلات در صورتهای مختلف بر ما عارض میشوند. گاهی زمان زیادی برای حل آنها نیاز است و گاهی نیز به سرعت قابل حل و رفع و رجوع هستند. ما در زندگی با مشکلات مختلفی روبهرو هستیم: دعواهای حقوقی، مشکلات تربیت فرزندان، مسائل کاری و مرتبط با شغل و… . گاهی نیز این مشکلات نیازمند اقدامات فوری و تصمیمگیریهای سریع هستند. بسته به اینکه در چه موقعیتی قرار داریم و تجارب و تواناییهای ما چگونه است، رویارویی با مشکلات هم بسیار گسترده و متفاوت خواهد بود. بنا به موقعیت، تجربه، دانش و نگرشهای مختلفی که داریم، روشهای متفاوتی برای حل مسائلمان وجود دارد. در واقع پیش از دست به کار شدن برای هر مسئلهای، باید مشکل به وجود آمده را به دقت شناسایی کنیم.برای حل مشکلات باید بتوانیم تصویر مناسبی از شرایط پیدا کنیم. این کار با بهرهگیری از منطق و نتیجهگیری مناسب بسیار ساده میشود. در گام نخست باید مسئله را تعریف کنیم و سپس نقشهای از شرایط موجود و مشکلات خود طراحی نماییم. در گام بعد نقشه را اجرا و عملی کنیم و سپس نتایج آن را ارزیابی کنیم. گاهی اوقات راه حلهای مختلفی به ذهنمان میرسد. در چنین شرایطی باید با سبک-سنگین کردن هر یک از آنها، سعی کنیم بهترین گزینه را انتخاب کنیم. مثلا فرض کنید ماشینتان خراب شده است و کسی هم برای کمک به شما در آن اطراف نیست. شما هیچ تجربهای از تعمیر خودرو ندارید و آن را تازه خریدهاید. اگر خودرو درست نشود، به موقع به سر کار نمیرسید و عواقب ناخوشایندی در انتظارتان خواهد بود. هزار و یک مشکل به ذهنتان هجوم میآورد و نگرانیتان را بیشتر و بیشتر میکند. یادتان باشد در این وضعیت تنها باید به مشکل اصلی بپردازید و تنها بر حل آن تمرکز کنید. در گام بعدی سعی کنید راه حلهای بهینه و مناسب را بیابید و تک تک آنها را بررسی کنید. یکی از راههای مفید برای این قسمت از حل مسئله، تقسیم آن به اجزای کوچکتر است. مشکل را تجزیه کنید تا راحتتر به راه حل برسید. سپس اقدام کنید. در مثال خودرو پس از اینکه احتمالات خود را در مورد خرابی بررسی کردید و به نتیجه رسیدید، سعی کنید قوی و پرقدرت دست به کار شوید. اگر راه حلی مفید واقع نشد، سراغ بعدی بروید. اگر مطلقا در مورد خودرو چیزی نمیدانید و هیچگونه اطلاعاتی در آن مورد ندارید، نقشهی حل مسئله برای شما متفاوت خواهد بود. در این صورت باید سعی کنید راهی برای کمک گرفتن پیدا کنید و بدون اینکه هول شوید یا اضطراب به جانتان بیفتد، راه حلها را بررسی کنید. ذهنتان را خلوت کنید، بدانید که به احتمال قریب به یقین نمیتوانید به موقع سر کار حاضر بشوید. پس بیهوده حرص نخورید و حواس خود را برای حل مشکل فعلی جمع کنید. وقتی گزینههای مختلف برای حل مشکل به ذهنتان میرسد، سریع آن را ارزیابی کنید و اگر دیدید عملی و به درد بخور نیست، مکث و تعلل را کنار بگذارید. سریعا سایر گزینهها را امتحان کنید.